loading...
آموزشی و جهانگردی وعلمی و...
مهربان بازدید : 18 پنجشنبه 19 آذر 1394 نظرات (1)

هر چند قرآن از جهات مختلفي داراي اعجاز است و اعجاز آن را از نظر معارف عقلي و فلسفي مبرهن است، ليکن ما به جنبه اي ديگر از اعجاز قرآن مي پردازيم و آن، هماهنگي کامل و نظم و انسجام حاکم در آيات قرآن است، يعني کوچک ترين اختلاف و تناقضي در ميان آيات و مفاهيم آن وجود ندارد.

توضيح اين که: هر انسان عاقل، مطلع و با تجربه به خوبي مي داند: کسي که بر پايه ي دروغ و افترا، تشريع و قانون گذاري کند يا سخن گويد، قهراً در سخنان و قوانين وي تناقض هايي ديده مي شود. مخصوصاً اگر قانون گذاري و دروغ سازي وي در مسائل و موضوعات مهم اعتقادي و اخلاقي و در اصول دقيق زندگي و در نظامات مختلف اجتماعي گسترش داشته باشد و ساليان درازي نيز به طول انجامد.

آري! هر انسان دروغگو خواه ناخواه در تناقض گويي و اختلاف در گفتار قرار خواهد گرفت و هيچ گونه راه فراري از آن نخواهد داشت زيرا اقتضاي طبيعت بشر اين است به طوري که در مثل آمده است که: دروغگو کم حافظه است.

ولي قرآن مجيد که در تمام شئون و امور زندگي انسان ها به طور وسيع و دامنه دار وارد شده، در اين موارد سخن گفته و تشريع و قانون گذاري نموده است، با اين حال کوچک ترين اختلاف و تناقض در آن مشاهده نشده است.

در موضوع خداشناسي بحث کرده، مسئله نبوت را پيش کشيده و درباره ي سياست و اداره کردن مُدُن و اجتماعات، در مسائل اخلاقي و تمام شئون زندگي قانون گذاري نموده است و به امور ديگر نيز مانند: کيهان شناسي، تاريخ و قوانين جنگ و صلح وارد شده، موجودات آسماني و زميني را از قبيل ملائکه و ستارگان، بادها، درياها، نباتات، حيوانات و انسان توصيف کرده است و مثل هاي گوناگون آورده، مناظر هولناک قيامت را بازگو نموده، از هر بابي سخن رانده است ولي با اين وصف کوچک ترين تضاد و تناقضي در ميان گفتار، تشريعات و نظريات آن ديده نشده و در سرتاسر اين مباحث از دايره عقل و خرد به دور نرفته است.

قرآن گاهي به يک حادثه در دو مورد و يا در موارد بيش تر متعرض گرديده ولي در ميان اين موارد کوچک ترين اختلاف و تناقضي نمي توان يافت.

براي نمونه داستان موسي را در قرآن مجيد ملاحظه کنيد که اين داستان در قرآن تکرار شده و در چندين مورد آمده است ولي در هر مورد، داراي نکات و امتيازات خاصي بوده که موارد ديگر آن نکات و امتيازها را نداشته اند، بدون اين که در اصل مطلب و ريشه داستان کوچک ترين اختلاف و تناقضي ديده شود.

اگر بدين نکته نيز توجه شود که آيات قرآن يک دفعه نازل نگرديده بلکه در مدت بيست و سه سال تدريجاً با مناسبت هاي مختلف و در حوادث گوناگون نازل شده است اين حقيقت بيش تر روشن خواهد گرديد که قران از ناحيه خداوند بزرگ فرود آمده، از قدرت بشر خارج مي باشد زيرا اقتضاي طول زمان و فاصله هاي طولاني در نزول آيات قرآن و در عين حال گستردگي آن، اين بود که وقتي اين آيات در يک جا جمع گرديد، در ميان آن ها ناهماهنگي و اختلاف ديده شود. ولي مي بينيم که قرآن در هر دو صورت اعجاز خود را حفظ نموده است؛ آن روز که قطعه قطعه نازل مي شد، در همان متفرق بودنش معجزه بود و زماني هم که از حالت قطعه قطعه بودن خارج و در يک جا جمع آوري شد، جنبه ديگري از اعجاز به خود گرفت.

(أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلاَفاً کَثِيراً. )(1)

آيا درباره ي قرآن نمي انديشيد که اگر از سوي غير خدا بود، اختلاف فراواني در آن مي يافتند.

اين آيه شريفه انسان را به يک موضوع فطري و وجداني رهبري مي کند که: هر کس ادعا و گفتار خويش بر کذب و دروغ متکي باشد، در نظرياتش اختلاف و در بيانش تناقض، ظاهر و آشکار خواهد شد ولي اين اختلاف و تناقض در کتاب آسماني (قرآن) وجود ندارد، پس بنابراين، قرآن ساخته و پرداخته ي فکر بشر نبوده، بر پايه ي دروغ و افترا بنيان نشده است.

پاک و عاري بودن قرآن از اختلاف و تناقض، مطلبي نيست که به دليل و برهان نيازمند باشد بلکه حقيقت روشني است که حتي عرب آن روز نيز اين حقيقت را کاملاً درک نموده است و فصحا، بلغا و سخن دانان آن زمان هم بر آن اذعان داشتند.

گفتار وليدبن مغيره گواه زنده ي آن است؛ آن جا که ابوجهل خواست که وي نظر خود را درباره ي قرآن ابراز نمايد، چنين گفت:

من درباره ي قرآن چه بگويم؟ به خدا سوگند در ميان شما کسي نيست که به اندازه ي من با اشعار و قصايد عرب آشنا باشد، در شناخت رموز فصاحت و بلاغت و فنون شعر و رجز کسي به پاي من نمي رسد، من به هرگونه شعر، حتي به اشعار جنيان نيز آگاهم ولي به خدا سوگند! اين که محمد مي گويد به هيچ يک از اين ها که گفتم شباهت ندارد، آري به خدا قسم! گفتار محمد داراي حلاوت خاصي است که هر سخن بليغ و شيريني را در هم مي شکند و بر تمام گفتارها برتري دارد و برتر از آن سخني متصور نيست.

ابوجهل گفت: به خدا سوگند! اقوام و عشيره تو، از تو راضي نخواهند گرديد مگر بر ضد آن چيزي بگويي.

وليد گفت: پس صبر کن تا در اين باره فکر کنم، پس از فکر و تأمل زياد چنين گفت: قرآن سِحري است که محمد آن را از ساحران گرفته است.(2)

و بنابراين بعضي نقل ها وليد چنين گفت: به خدا سوگند! از محمد سخني شنيدم که نه انس را چنين سخني است و نه جن را. کلام او داراي حلاوت و شيريني فوق العاده اي است. سخن تازه، ريشه دار، پرثمر و بي سابقه اي است برجسته ترين سخن است که برجسته تر از آن سخني نيست و بشر از گفتن آن عاجز و زبون است.

و اِنَّ لَهُ لحَلاوةً وَ إنَّ عَلَيه لَطاوَةً و اِنَّ اَعلاهُ لَمُثِمرُ وَ اِنَّ أَسفلَهُ لَمُغدِقُ وَ اِنّهُ لَيَعلُو وَ لايُعلي عَلَيهِ وَ ما يَقُولُ هَذا بَشَرُ(3)

اگر شما کتب عهدين را که آسماني قلمداد مي شود، کاملاً بررسي نماييد، اين حقيقت برايتان روشن تر خواهد شد و حق و باطل خود را نمايان خواهد ساخت. اينک قسمتي از تناقضات انجيل را بررسي مي کنيم:

1- در انجيل لوقا آمده که مسيح گفت:

هر کس با من نباشد مخالف من است.(4)

ولي در جاي ديگر از همان انجيل، نقيض آن را مي خوانيم که مسيح گفت:

هر کس مخالف ما نباشد، او با ما است.(5)

2- در اناجيل مي خوانيم که وقتي مسيح را معلم صالح خطاب نمودند، گفت:

چرا صالح؟ به جز خدا صالحي وجود ندارد.(6)

ولي در جاي ديگر اناجيل، درست عکس آن را مي خوانيم که مسيح گفت:

منم نگهبان صالح و باز گفت:

اما من همان نگهبان صالحم.(7)

3- در انجيل متي آمده است:

آن دو نفر دزد که با مسيح به دار آويخته شدند، هر دو مسيح را سرزنش مي نمودند و نيش زبان مي زدند.(8)

و در انجيل ديگر درست ضد آن گفتار آمده است که:

يکي از آن دو مجرم به مسيح گفت: تو اگر مسيح هستي، هم خود و هم ما را از چوبه ي دار برهان. و مجرم دوم گفت: تو از خدا و مجازات وي نمي ترسي که مسيح را سرزنش مي کني. (9)

4- در انجيل يوحنا چنين آمده است که:

اگر من به نفع خودم شهادت دهم، شهادتم درست نخواهد بود.(10)

ولي در همين انجيل آمده است که:

عيسي گفت: اگر من به نفع خودم شهادت دهم شهادتم درست است.(11)

اين ها نمونه هاي مختصري از اختلافات و تناقض هايي است که در اناجيل با آن حجم کوچکي که دارد، مشاهده مي شود و همين نمونه ها مي تواند بر افراد حقيقت جو و دور از تعصب و عناد، يک دليل و راهنماي خوب و روشنگري باشد.

نويسنده: حضرت آيت الله حاج سيد ابوالقاسم خوئي ( ره )

مترجم:

محمد صادق نجمي

هاشم هاشم زاده هريسي

منبع مقاله:

خوئي، سيد ابوالقاسم، (1385)، البيان في تفسير القرآن، ترجمه محمد صادق نجمي- هاشم هاشم زاده هريسي، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، چاپ دوم.


گردآوري:گروه قرآن سايت تبيان زنجان

http://tebyan-zn.ir/quran.html

پي نوشت ها:

1-نساء/82.

2- تفسير طبري، 29/ 98.

3- تفسير قرطبي، 19/ 72.

4-متي، فصل12؛ لوقا، فصل 11.

5- مرقس و لوقا، فصل 9.

6- متي، فصل 19؛ مرقس، فصل10؛ لوقا، فصل 18.

7- يوحنا، فصل 10.

8- متي، فصل 27.

9- لوقا،فصل 5.

10- يوحنا، فصل 5.

11- همان، فصل 8.

مهربان بازدید : 18 جمعه 12 تیر 1394 نظرات (0)

بدون ترديد موفقيت در هر كاري، مستلزم برنامه ريزي صحيح است و آن هنگامي ميسّر است كه:

1. برنامه ناظر به اهدافي باشد كه انسان در پيش روي دارد.
2. اهداف وقتي از شفافيت برخوردار مي‏شوند كه فرصت پيش آمده يا امكانات فراهم شده به خوبي شناخته شده و ارزش گذاري گردد.
3. وقتي انسان ارزش يك فرصتي را بداند يا اهميت يك نعمتي را درك كند، قدر آن را بهتر مي‏داند و بيشتر از آن بهره برداري مي‏كند.
در مورد اهميت و ارزش ماه رمضان همين بس كه «شب قدر» در آن قرار دارد و ارزش اين شب از هزار ماه بهتر است. اگر بخواهيم به صورت يك فرمول رياضي ارزش شب قدر را به صورت كمي بيان كنيم و با وقت‏هاي ديگر مقايسه كنيم، بايد بگوييم: نسبت هر لحظه از ماه مبارك رمضان با لحظات ديگر، مساوي با يك به (ده به توان سه) است. يكي از اهداف ماه مبارك رمضان، اين است كه از اين فرصت سرنوشت ساز بيشترين بهره را ببريم. اگر بخواهيم به اين هدف خود دست يابيم، بايد براي لحظه لحظه آن حساب باز كنيم؛ حتي براي ساعاتي كه درحال خواب يا استراحت هستيم.
به طور كلي براي بهره برداري از ماه مبارك رمضان، هر كسي بايد متناسب با موقعيت شغلي و وضعيت جسماني و رواني خودش، برنامه ريزي كند. اكنون با توجه به اينكه دانشجو هستيم، مهم‏ترين تكليف و كاري كه به عهده ما است دانش افزايي، تحصيل و تحقيق مي‏باشد. از نظر سني نيز يك جوان هستيم و از لحاظ جسماني و رواني نيز از سلامت نسبي برخورداريم، در اين صورت بايد وقت خود را به چند بخش تقسيم كنيم: بخش اول. برنامه ريزي براي دانش افزايي و تحصيل‏ در اين قسمت بايد ما به عنوان فردي كه وظيفه و كار اصلي او تحصيل است، سعي كنيم با جديت تمام و با تمركز هر چه بيشتر درسمان را خوب مطالعه كنيم و تكاليف علمي خود را به خوبي انجام دهيم.
بخش دوم. برنامه ريزي براي عبادت‏ در ماه مبارك رمضان علاوه بر عبادت‏هاي معمول - كه در طول سال هميشه بايد انجام دهيم مانند نمازهاي يوميه - عبادات واجب و مستحب ديگري نيز اضافه شده است؛ مانند خود روزه گرفتن كه در ساير ماه‏هاي سال بر ما واجب نيست، ولي در اين ماه اين‏چنين است. انجام دادن اعمال مستحبي كه در اين ماه تأكيد فراواني بر آن شده است؛ مانند تلاوت قرآن، خواندن دعاهاي وارده و گفتن ذكر و خواب و استراحت.
بخش سوم. خواب و استراحت‏ لازمه استفاده بهينه از دو بخش گذشته، اين است كه خواب و استراحت انسان به مقدار كافي انجام شود. در غير اين صورت در دو بخش اول نيز موفق نخواهيد بود. در ماه مبارك رمضان به دليل جابه‏جايي اوقات غذا و تغييراتي ديگر تا حدودي چرخه خواب و استراحت نيز تغيير مي‏كند.
توصيه ما به شما اين است كه سعي كنيد: اولا ميزان خواب خود را خيلي تغيير ندهيد و ثانيا وقت آن را نيز خيلي به هم نزنيد فقط با كمي تغيير در چرخه خواب برنامه خواب و استراحت خود را كما في السابق ادامه دهيد، مثلا اگر هنگام سحر حدود يك ساعت (براي سحري خوردن و خواندن نماز شب و نماز صبح بيدار مي‏مانيد، اين مقدار از خواب را سعي كنيد در روز جبران كنيد؛ مثلا بعد از نماز ظهر و عصر با توجه به اينكه ناهار از برنامه روزانه حذف شده است، همان وقت را به استراحت و خواب اختصاص دهيد تا هم خواب شما جبران شود و هم بعد از ظهر و مقداري از شب را بتوانيد بيدار بمانيد و از وقت‏تان استفاده بهتري بكنيد.
علاوه بر آنچه بيان شد رعايت نكات زير به كيفيت استفاده از ماه مبارك رمضان مي‏افزايد:
1. در شبانه روز چند نوبت قرآن تلاوت كنيد، مثلا پانزده دقيقه بعد از نماز صبح، پانزده دقيقه بعد از نماز ظهر، پانزده دقيقه شب‏ها بعد از صرف افطاري.
2. ادعيه مأثوره را تقسيم كنيد و آنها را نيز در چند نوبت در شبانه روز بخوانيد. روزها به همان مقدار دعايي كه بين نماز يا بعد از نمازهاي يوميه خوانده مي‏شود، اكتفا كنيد، ولي شب‏ها كمي وقت بيشتري را صرف خواندن دعا كنيد. اگر بعضي از دعاها طولاني است لازم نيست هر شب همه آن دعا را بخوانيد.
3. براي استفاده بهينه از زمان در هنگام اياب و ذهاب، ذكر بگوييد (البته ذكرهاي بدون صدا و آرام تا شائبه ريا به وجود نيايد). بايد سعي كنيد از مرحله ذكر زباني به مرتبه ذكر قلبي و ياد واقعي خداوند برسيد؛ به طوري كه او را حاضر و ناظر بر خود بدانيد.
4. سعي كنيد دائم الوضو باشيد و حتي قبل از خواب نيز وضو بگيريد و به بستر خواب برويد؛ زيرا در ماه مبارك رمضان خواب نيز عبادت است و نفس كشيدن نيز تسبيح به حساب مي‏آيد.
5. از شب زنده داري و احياء - به ويژه در شب هايي كه فرداي آن تعطيل هستند - غفلت نكنيد. شايد يكي از مهم‏ترين اعمال در ماه مبارك، شب زنده‏داري، تهجد، استغفار و نماز شب در نيمه شب‏ها است.
6. حتما در يكي از مجالس بيان احكام و معارف ديني و موعظه در مساجد يا حسينيه‏ها شركت كنيد. بسياري از علما و مجتهدان نيز مقيد هستند به موعظه و ذكر مصيبت‏هاي گويندگان گوش فرا دهند تا دل و جان آدمي به واسطه شنيدن معارف ديني متذكر و نوراني گردد. به طور كلي شركت در مجالس مذهبي، خود را در معرض نفحات و نسيم‏هاي رحمت الهي قرار دادن است كه نقش مهمي در حفظ دين و معنويت انسان دارد.
7. از انجام دادن ورزش‏هاي سنگين در طول ماه رمضان اجتناب كنيد و در اين ماه سعي كنيد ورزش‏هاي سبك و آرام (مانند پياده روي يا نرمش) انجام دهيد.
8. مواد مغذي به ويژه غذاهاي قندي و پروتئين دار را در رژيم غذايي خود بيشتر استفاده كنيد؛ مانند خرما، لبنيات.
9. از پرخوري هنگام افطار و سحري جدا پرهيز كنيد؛ زيرا علاوه براينكه چرخه خواب شما را به هم خواهد زد، از ساير برنامه‏هاي عبادي و درسي نيز بهره وافي را نخواهيد برد.
10. از هدر دادن انرژي بي‏جا و بي مورد اجتناب كنيد؛ به ويژه در روزها مثلا از حرف زدن‏هاي بي مورد و تماشاي برنامه‏هاي تلويزيوني غيرضروري اجتناب كنيد. به عبارت ديگر با سكوت بيشتر و فيلتر گذاري روي گوش‏ها و كنترل ساير حواس، از هدر دادن انرژي جلوگيري كنيد. به تمركز خود بيفزاييد و فرصت‏هاي جديدي براي انجام دادن كارهاي مهم‏تر ايجاد كنيد.

منبع: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

مهربان بازدید : 21 دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

معلم عزیز ، استاد بزرگوار، تو را به چه مانند کنم . دل دریاییت لبریز از آرامش است همچون

کوه استوار از حوادث روزگار ایستاده ای و همچون ابر، باران پر شکوه معرفت بر چمن های

دشت دانش آموختگی فرو می ریزی . خورشید نگاهت گرمابخش وجود ما وحرارت کلبه ی

سرد یأس و ناامیدی و ارمغان شور و شعف است . غنچه ی تبسمی که از گلستان لبهای

تو می روید، طراوت لحظه های ابهام و زیبا یی بخش خانه ی وجود ماست . کلام روح بخش

و دلنشین تو موسیقی دلنوازی است که بر گوش جان می نشیند و اهنگ زندگی را به

شور در می آورد. روانی به لطافت گلبرگهای ارغوان داری که از احساس و شور و شعف لبریز

است . دستهای روشنت سپیدی خود را از گل بوسه های گچ گرفته و شمع وجودت از

نیروی ایمان و انسانیت شعله ور است . سرخی شفق ، تابش آفتاب ، نغمه ی بلبلان ،

صفای بستان ، آبی دریاها ، همه و همه را می توان در تو خلاصه نمود . معنای کلام امید

بخش تو همچون نسیم صبحگاهان نشاط بخش روح خسته ماست . علم آموزی و صبر

ایمان را از پیامبران به ارث برده ای و به حقیقت وارث زیبایی ها بر گستره ی گیتی

هستی . قدوم سبز تو سبزینه ی کوچه باغ های زندگی و صفا بخش خاطر پر دغدغه ی

ماست . طپش قلب تو آهنگ خوش هستی و جوشش نشاط در غزل شیوای زندگی

است . تو روشنایی بخش تاریکی جان هستی و ظلمت اندیشه را نور می بخشی . ‹‹ و ما

یستوی الاعمی والبصیر . و لا الظلمات ولا النور ›› وهرگز کافر تاریک جان کور اندیش با مومن

اندیشمند خوش بینش یکسان نیست وهیچ ظلمت با نور یکسان نخواهد بود . چگونه

سپاس گویم مهربانی ولطف تو را که سرشار از عشق ویقین است . چگونه سپاس گویم

تأثیر علم آموزی تو را که چراغ روشن هدایت را بر کلبه ی محقر وجودم فروزان ساخته

است . آری در مقابل این همه عظمت و شکوه تو مرا نه توان سپاس است ونه کلام وصف .

تنها پروانه ی جانم بر گرد شمع وجودت ، عاشقانه چنین می سراید : معلم کیمیای جسم

و جان است ... مــعلم رهنمای گمرهان است.... شـده حک بر فراز قله ی عشق .... معلم

وارث پیغــــمبران است

Image result for ‫تبریک روز معلم‬‎


ای معلم تو را سپاس :

ای آغاز بی پایان ، ای وجود بی کران ، تو را سپاس
ای والا مقام ، ای فراتر از کلام، تورا سپاس.
ای که همچون باران بر کویر خشک اندیشه ام باریدی
روزت مبارک

مهربان بازدید : 16 چهارشنبه 27 اسفند 1393 نظرات (0)
هموطن نوروز تو پیروز باد / ای وطن هر روز تو نوروز باد
بعد از این هر روز بهتر روز ما / جاودانه تا ابد نوروز ما . . .
سال 1394 بر شما مبارک


نتیجه تصویری برای تبریک سال نونتیجه تصویری برای تبریک سال نو
خداوندا ، در این آخرین روزهای سال
دل مردمان این سرزمین را چنان در جویبار زلال رحمتت شستشو ده
که هر کجا تردیدی هست ایمان
هر کجا زخمی هست مرهم
هر کجا نومیدی هست امید
و هر کجا نفرتی هست عشق جای آنرا فرا گیرد ، آمین . . .
نوروز 1394 بر شما مبارک

مهربان بازدید : 20 سه شنبه 28 بهمن 1393 نظرات (0)


موثرترین راه از بین بردن بوی سیر این است که ترکیبات سولفوری مولد این بو را از دهان حذف کنید. این کار را می‌توانید با مسواک زدن، استفاده از نخ دندان و دهان‌شویه انجام دهید.
موثرترین راه از بین بردن بوی سیر این است که ترکیبات سولفوری مولد این بو را از دهان حذف کنید. این کار را می‌توانید با مسواک زدن، استفاده از نخ دندان و دهان‌شویه انجام دهید. همچنین باید زبان خود را حتماً مسواک بزنید.

 این کار برای از بین بردن بوی سیر بسیار مهم است. سایر راهکارهایی که به شما معرفی می‌کنیم نیز می‌توانند کمک کنند. شما می‌توانید از این راه‌ها قبل یا بعد از مسواک زدن یا استفاده از نخ دندان استفاده کنید، اما توجه داشته باشید که حذف ترکیبات سولفوری باید حتماً صورت بگیرد و این راه‌ها را نمی‌توان جایگزین حذف ترکیبات کرد. اگر شما بدون اینکه ترکیبات سولفوری را از بین ببرید، از راه‌های زیر استفاده کنید، اقدامات شما در کاهش بوی سیر تأثیر چندانی نخواهند داشت.

لیموترش

استفاده از لیموترش در کاهش بوی سیر بسیار موثر است. لیمو همچنین می‌تواند باکتری‌های مولد بوی بد دهان را از بین ببرد. سعی کنید بعد از خوردن سیر یک تکه لیموترش را در دهان خود بگذارید و بمکید. همچنین اگر دست شما بوی سیر گرفته است، می‌توانید با استفاده از آب لیمو، این بو را از بین ببرید.

جعفری

در بسیاری از مواقع، سرآشپزها در کنار سیر از جعفری نیز برای پخت غذا استفاده می‌کنند، زیرا جعفری بوی سیر را کاهش می‌دهد. می‌توانید برای کاهش بوی سیر، بعد از مصرف آن مقداری جعفری خام بجوید.

چای

چای، خصوصاً چای سبز و چای نعناع، حاوی پلی‌فنول است. پلی‌فنول ترکیبات سولفوری که سیر ایجاد می‌کند را از بین می‌برد. سعی کنید هنگام خوردن سیر یا پس از آن چای بنوشید.

هل، نعناع، رازیانه

این دانه‌ها و گیاهان معطر می‌توانند مانند جعفری بوی سیر را کاهش دهند.

شیر

در مطالعاتی که در سال 2010 صورت گرفت ثابت شد که مصرف شیر می‌تواند بوی سیر را کاهش دهد. محققان معتقدند که چربی موجود در شیر تأثیر ترکیبات سولفوری را در دهان کاهش می‌دهد. در نتیجه تأثیر شیر پرچرب در این خصوص بیش از شیر کم چرب است.

آدامس بدون قند

جویدن آدامس می‌تواند بوی سیر را بپوشاند و درعین‌حال تکه‌های سیر را که بوی سیر را منتشر می‌کنند از بین دندان‌های شما خارج کند.

دانه‌های قهوه

بسیاری از افراد معتقدند که جویدن دانه‌های کامل قهوه یا آسیاب شده آن پس از خوردن سیر می‌تواند بوی سیر را کاهش دهد، البته لازم نیست این دانه‌ها را بخورید. می‌توانید پس از جویدن، آن‌ها را از دهان خود خارج کنید.

استفاده از مکمل‌های سیر

اگر شما جزو آن دسته از افرادی هستید که سیر را به خاطر خواص غذایی و درمانی آن مصرف می‌کنند، می‌توانید به جای مصرف سیر، از مکمل‌های آن استفاده کنید. این مکمل‌ها خواص سیر را دارا هستند، اما بوی بدی ندارند.امیدواریم با استفاده از این راه‌ها بتوانید بوی سیر را از بین ببرید یا حداقل تأثیر آن را کاهش دهید.

مهربان بازدید : 21 سه شنبه 14 بهمن 1393 نظرات (0)

هویج؛ سبزی نورچشمی

هویج، این سبزی نارنجی پرخاصیت حاوی ترکیبی به نام بتاکاروتن است که پوستتان را جلا می دهد و علاوه بر جوان تر کردن شما، نقش مهمی در سلامت عروق و چشم هایتان دارد.
از دیگر خواص‌های زیرخاکی های شگفت آور:
هویج با پیری چشم مقابله می کند
هویج برای درمان بیرون روی بچه ها و برای رفع یبوست
هویج مفید برای پیشگیری از سرطان
هویج از بروز سکته جلوگیری میكند
هویج مناسب برای دیابتی ها
هویج باعث تمیزی پوست می شود
هویج باعث رفع لکه های پوستی می شود

نكته:
در ابتدا، در مشرق زمین هویج به رنگ های بلوطی، قرمز، بنفش یا زرد و در غرب به صورت سفید وجود داشت. در قرن هفدهم میلادی بود که در هلند گونه های قرمز و سفید را ترکیب کرده و هویج های کنونی نارنجی رنگ را کشت کردند. البته گونه های بلوطی و قرمز رنگ هویج دو برابر بتاکاروتن بیشتری از انواع دیگر هویج ها دارند.


برچسب‌ها: خواص هویج, هویج, تقویت چشم نوشته: admin

مهربان بازدید : 20 شنبه 02 شهریور 1392 نظرات (0)

چگونه فلش مموری ویروسی را پاک کنیم؟

،

به نقل از ایسنا، اتصال یک فلش مموری آلوده برروی رایانه، تبلت، انواع

 

LCD

، لپ‌تاپ و یا حتی ضبط خودروی سواری شما می‌تواند در زمانی کوتاه سیستم‌تان را با مشکلات متعدد و گاه جدی مواجه کند. به همین دلیل آشنایی با شیوه های پاکسازی فلش از ویروس‌ها می تواند اهمیت بسیار داشته باشد.
 
گاهی با قرار دادن فلش مموری در داخل کامپیوتر و با کلیک کردن برروی آیکون آن در داخل Mycomputer با پیغام‌هایی مثل Access Denied و یا Open With مواجه می شوید. در چنین مواردی اگر هسته اصلی این ویروس برروی کامپیوتر شما نباشد به راحتی می توانید این ویروس را از روی فلش مموری خود پاک کنید. برای این کار لازم است مراحل زیر را دنبال کنید.


 
- MyComputer را باز می کنیم.
 
- به منوی Tools رفته و Folder Options را انتخاب می کنیم.
 
- به تب View رفته و Show Hidden Files and Folders را تیک می‌زنیم و تیک Hide protected می‌داریم . operating file system را بر
 

 
- برروی منوی
start کلیک سمت راست کرده و Explorer را انتخاب می کنیم. در پنجره Explorer قسمت سمت چپ آن فلش مموری را انتخاب می کنیم.
 
- فایلهای Autorun وRecycler را که به صورت پنهان هستند را از سمت راست داخل فلش پاک می کنیم.
 
فلش مموری را از سیستم جدا کرده و دوباره به کامپیوتر متصل می‌کنیم . حال به راحتی می توان از فایلهای فلش مموری استفاده کرد. همچنین در راستای محافظت فلش‌ مموری و جلوگیری از سوختن آن لازم است هنگام اتصال آن به رایانه گزینه safely remove فراموش نشود.

مهربان بازدید : 30 شنبه 06 آبان 1391 نظرات (1)


http://faryadealatash.persiangig.com/3.6-s-h-a-f-a-s.jpg


وحشي، غلام جبير بن مطعم، کسي بود که توسط هند همسر ابوسفيان،

مأمور شد که در جنگ احد، يکي از سه نفر؛ حضرت پيامبر اکرم ـ

صلي الله عليه و آله و سلم ـ حضرت علي ـ عليه السلام ـ و حضرت حمزه

 ـ عليه السلام ـ را به شهادت برساند.و در مقابل اين اقدام تا آخر عمرش

از بردگي آزاد گردد. وي در جواب هند گفت: من هرگز به

محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نمي توانم دسترسي پيدا کنم،

  زيرا ياران و اصحاب او از همه کس به او نزديک ترند، يعني

 شديدا محافظت مي شود.

علي ـ عليه السلام ـ نيز در ميدان نبرد فوق العاده هوشيار و

مراقب است. لذا به او هم نمي توانم نزديک شوم. ولي حمزه

در ميدان نبرد به شدت خشمگين مي شود و خشم و غضب او

به حدي مي شود که متوجه اطراف خود نمي گردد. شايد بتوانم

او را از طريق حيله از پاي در آورم.(1) بنابراين در نبرد احد

با اين هدف شرکت مي کند و همواره در کمين بود که حضرت حمزه

ـ عليه السلام ـ را به شهادت برساند و در لحظات شدت جنگ،

با نيزه اي که همراه خود داشت و البته در پرتاب نيزه هم ماهر بود،

حضرت را به شهادت مي رساند. و به دستور هند، سينه حضرت

را شکافته و جگرش را بيرون مي کشد و دماغ و گوش هاي حمزه

را نيز مي برد.(2) يعني جنازه حمزه را مثله مي کند.

بعد از جنگ احد، وحشي در مکه زندگي مي کرد و ظاهرا از

بردگي هم رهائي يافته بود، تا اين که مسلمانان در سال هشتم هجري

  مکه را فتح کردند. در اين زمان وحشي به سوي طائف متواري مي شود.

ولي بعد از مدتي يعني در همان سال، نفوذ اسلام به طائف هم مي رسد

  و قبايل وافراد براي قبول اسلام پيش پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آل

و سلم ـ مي آيند. از قول وحشي نيز نقل شده است:

وقتي ديدم همه مردم گروه گروه به حضورپيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و

آله و سلم  ـ مي روند و نيز شنيده بودم که هر کس در گذشته هر

 جرمي مرتکب شده،پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ او را

مي بخشد، لذا در حالي که شهادتين را مي گفتم خود را به خدمت

پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ رساندم، همان لحظه اول که

حضرت مرا ديد فرمود: تو همان وحشي حبشي هستي: عرض کردم

بلي فرمود: چگونه حمزه را کشتي؟ من عين جريان به قتل رساندن حمزه

 را عرض کردم. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ متأثر شدند

 و فرمودند: تا زنده اي روي تو را نبينيم زيرا مصيبت جانگدازعمويم به

دست تو انجام گرفته است.(3)

با اين که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ قاتل عمويش را در 

 محضرخود مي ديد و مي توانست او را به سزاي عمل ننگين خود برساند

 ولي روح بزرگ نبوت، و سعه صدري که خداوند به رهبر جهانيان

 مرحمت کرده بود،او را آزاد نمود.

وحشي مي گويد: تا زماني که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ

زنده بود. من خود را از او پنهان مي کردم، پس از رحلت پيامبر اکرم

 ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ واقعه رده (شورش مرتدين از اسلام)

پيش آمد، من هم به همراه سپاهي که براي نبرد با مسيلمه کذّاب، که

  ادعاي نبوت کرده بود،عازم شدم و با همان حربه اي که حمزه را

به شهادت رسانده بودم، مسيلمه را با کمک يک نفر از انصار کشتم.(4)

اين مطلبي است که وحشي خودش نقل مي کند و ادعا مي کند که در نبرد

  با مسيلمه کذاب شرکت داشته است. امّاابن هشام در اين خصوص

مي نويسد: وحشي در پايان عمر بسان زاغي سياه شده بود. که پيوسته

بر اثر شراب خواريمورد تنفر مسلمانان بود و مرتب حد شراب بر او

جاري مي شد وبر اثر عمل هاي ناشايست نام او را در دفتر ارتش

خط کشيدند و عمر خطاب مي گفت: قاتل حمزه نبايد در سراي

ديگر رستگار گردد.(5)

آن چه از منابع تاريخي استفاده مي شود اين است که وحشي تا

دوره معاويه زنده بود. و در شام و در شهر حمص ساکن شده بود

  و هر کس که مي دانست او وحشي و قاتل حمزه ـ عليه السلام ـ

است از وي چگونگي قتل حمزه را مي پرسيد.(6)

ابن اثير مي نويسد: وحشي در آخر عمرش به سبب زياده روي

در شراب خواري به همين سبب نيز مرد.(7)

ابن حجر مي نويسد: وحشي در جنگ «يرموک» که بين

مسلمين و روم اتفاق افتاد شرکت داشت و بعد از آن

در منطقه شام و حمص ساکن شد و در دوره خلافت عثمان

 در اثر زياده در شراب خواري مرد.(8)

اين بيان در صورتي با بيان قبلي که مي گفت وحشي در

زمان معاويه مرد، قابل جمع است که بگوئيم در آن زمان معاويه

والي و استاندار شام بوده نه دوره خلافت معاويه.

بنابراين با وجود اين که وحشي در دوره پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه

و آله و سلم ـ در ظاهر قبول اسلام کرد و مسلمان شد

ولي به خاطر کور دلي که داشت هيچ وقت نتوانست به عنوان

مسلمان واقعي زندگي کند چنان چه منابع بالاتفاق اشاره دارند

وي همواره به شراب خواري مي پرداخت حتي در اين رابطه

چندين بار حد خورد و در نهايت به همين سبب به آتش دوزخ واصل شد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ فروغ ابديت، آيت الله سبحاني.
2ـ تاريخ پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ابراهيم آيتي.
3ـ تاريخ سياسي اسلام، رسول جعفريان.
4ـ زندگاني حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ سيد هاشم رسولي محلاتي.

پی نوشت ها:
1. شيخ مفيد، الارشاد، قم، آل البيت، 1413ق، ج1، ص83.
2. ابن اثير، عزالدين، اسد الغابة، بيروت، دارالفکر، 1409ق، ج1، ص530.
3. ابن هشام، عبدالملک، السيرة النبوية، بيروت، دارالمعرفه، بي تا، ج2، ص72.
4. ابن کثير، ابوالفداء اسماعيل بن عمر، البداية و النهايه، بيروت، دارالفکر، 1407ق، ج4، ص18.
5. السيرة النبوية، همان، ج2، ص73.
6. قاضي، ابرقوه، سيرت رسول الله(ص)، تهران، انتشارات خوارزمي، 1377ش، ج2، ص658.
7. اسد الغابة، همان، ج4، ص664.
8. ابن حجر، الاصابة في تمييز الصحابه، بيروت، دارالکتب العلميه، 1415ق، ج6، ص470.
 

 
 

مهربان بازدید : 47 پنجشنبه 05 مرداد 1391 نظرات (0)
سوالی که ذهن اکثر جوانان را درگیر خود کرده و همچنین آنان را دچار نوعی نزاع درونی نموده است. از طرفی میل به زیبایی و زیبا دوستی و میل به دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن ، دختران و پسران جوان را به خود نمایی می کشاند و از دیگر سو نهیبی درونی آنان را از جلوه گری و عشوه گری باز می دارد. دلیل این امر براستی چیست؟ چرا جوانان ما دچار نزاع درونی بین خود و خود شده اند؟ عده ای در این نزاع جانب ندای درون را گرفته و از جلوه گری پرهیز می کنند و عده دیگر تن به خود نمایی می سپارند! در پاسخ به این پرسش ها عوامل زیادی را باید جستجو کرد و من فعلا به دو مورد اشاره می کنم که (العاقل و اشاره) 1 - انسان از دیر باز مقوله پوشش و پوشاندن را مورد توجه قرار داده است. حتی اجداد غارنشین ما هم به آن اعتنا می کردند ، لکن از زمانی که پوشاک با نگاهی مادی به عنوان منبعی برای درآمد مورد توجه قرار گرفت و پدیده ای به نام صنعت پوشاک بوجود آمد به تدریج مرزهای پوشش مورد تهدید و آسیب جدی قرار گرفتند ، چرا که درآمد یعنی سود بیشتر که آن در گرو فروش بیشتر و فروش بیشتر یعنی مصرف و تقاضای بیشتر که در نهایت منجر به عرضه زیاد کالا می باشد. از همین رو است که اربابان زر و زور نگاهی خصمانه به عفاف و حیای مردان و زنان که مانعی بزرگ بر سر راه سودهای کلان آنان است داشته و دارند. حال آنکه این مسئله از جانب خود ماهم مورد غفلت قرار گرفت. غفلت ما آنجا بود که پس از انقلاب اسلامی هرگز به جوانان خود مجال سخن و سوال ندادیم ، در دوره هایی آرمان های اصیل را با ایجاد شبهه هایی خطرناک زیر سوال بردیم و آنان که خواستند پاسخ دهند عملا بایکد شدند. نگفتیم که چرا انقلاب شد؟ چرا جنگ شد؟ چرا صلح شد؟ اصلا چرا مشروب خانه ها بسته شد و هزارن چرای دیگر ، و دردناک تر از همه اینکه انقلاب با تمام آمالش برای جهان بشری در حد یک شوی خیابانی سطح پایین ماند و شد راهپیمایی شکوهمند. بماند که جوانان و نسل های پس از انقلاب حجاب را به عنوان یک قانون مدنی مصوب مجلس پذیرفته اند و اگر کسی این قانون را زیر پا گذارد با او به عنوان مجرم و هنجارشکن اجتماعی برخورد می کنند ، آنگونه که با سارقان و دزدان برخورد می کنند. در صورتی که می شد از ابتدای امر ، کودکان دهه شصت را که اینک جوانان برومندی شده اند ، را تحت یک تربیت درست و نظام مند قرار داد تا آنان مقوله حجاب را نه به عنوان یک هنجار مدنی بلکه به عنوان یک هنجار درونی بپذیرند و درست در همینجاست که نظام آموزشی ما دچار تغافل شد و شاهد این مدعا گرایش دختران و پسران در اروپای سکولاریستی به عفاف و چالش و گرایش جوانان ما به آزادی پوشش در ایران اسلامی است. به نظر شما وضع موجود تا کی می تواند ادامه داشته باشد؟ اگر تصمیم درستی گرفته نشود ، در دهه های بعدی که نسل اول ، دیده در نقاب خاک کشیدند و نسل پورونو کراتها بر سر کار آمده اند دست به مصادره هر آن چیزی می زنند که این ملک و ملت برای آن هزینه های گزاف پرداخته اند. لذا باید چاره ای اساسی جست ، نمی توان با مسکوت گذاشتن مساله این پارادوکس درونی جوانان را حل کرد. چرا که همه آنان مادران و پدرانی می شوند که دغدغه درونی خود را به فرزندان خویش منتقل می کنند . و همان فرزندان که باز در همین چرخه معیوب آموزشی ، آموزش می بینند ، دچار دغدغه ای بس بزرگتر می شوند. در ده ها سال بعد ، امام و شهدا اسطوره هایی خواهند شد در ردیف بزرگان دیگر که در تاریخ نام و نشانی دارند ، پس با تهییج حس حماسی دیگر نمی توان آنان را به پاسداشت حجاب و ارزش های انقلاب واداشت. آنان جوابی قانع کننده می خواهند ، (چرا باید محجبه باشم؟) این سوالی است که فرزندانمان از ما خواهند پرسید. فرزندانی که دیگر به آمریکا به چشم یک شیطان بزرگ نمی نگرند و می پرسند چرا باید از جهان فناوری و پیشرفت خیره کننده جهان بشری دور باشیم ،. سوالی که حتی خیلی ها امروز می پرسند ، و دلیل تمام این پرسش ها تبیین نکردن پاسخی درست ، منطقی و قانع کننده در بیرون است ! پس بیایید برای احیای انقلابمان یکدیگر را کمی بهتر بشناسیم و خوب به نظرات هم توجه کنیم ، من ایمان دارم که از تضارب آرا و هدایت درست علمای صالح پاسخ هایی مناسب و کاملا علمی برای تمام دغدغه های جوانان مهیا می شود. (البته با پیگیری و تلاش جوانان دغدغه مند) - ان شاءالله
مهربان بازدید : 40 چهارشنبه 10 خرداد 1391 نظرات (0)

تصویر یک صفحه از قرآن کریم که منسوب به خط حضرت علی (ع) می‌باشد در کتابخانه آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی توجه مراجعه‌کنندگان داخلی و خارجی این کتابخانه را به خود جلب کرده است. تصویر یک صفحه از قرآن کریم به خط حضرت امیرالمومنین علی‌بن‌ابیطالب‌(ع) که بر روی پوست آهو به خط کوفی نگاشته شده در کتابخانه آیت‌الله ‌‌العظمی مرعشی نجفی‌(ره) می‌باشد. گفتنی است، یک نسخه دیگر از تصویر این دستخط در کتابخانه روضة‌الحیدریه نجف اشرف است.


دستخط  زیبای حضرت علی (ع) http://tatnaz.rzb.ir


مهربان بازدید : 40 سه شنبه 02 خرداد 1391 نظرات (0)

شوخى و خنده جزء زندگى ما است؛ حتى در مسائل دينى نيز بعضى موقع شوخى مى‏كنيم. در بعضى چيزها به هيچ‏وجه نبايد شوخى كرد؛ از جمله قرآن و قيامت. نام قيامت كه بيايد، بايد اشك جارى شود. يكى از استادان ما تعريف مى‏كرد كه در تهران برادرى داشتم كه شيطنت مى‏كرد. مى‏آمد قم و مى‏گفت دلم برايت خيلى مى‏سوزد. توى شهرى زندگى مى‏كنى كه يك سينما ندارد و بعد مى‏گفت كه همه تكنسينها و مهندسان به جهنم مى‏روند و شما به بهشت. ولى آنها آتش جهنم را به وسيله علمشان خاموش مى‏كنند.
مسئله قيامت طورى در قرآن بيان مى‏شود كه هيچ جاى شوخى نمى‏گذارد. در مورد قيامت نبايد شوخى كرد. در نانوايى خانمى را ديدم كه دستش با سنگ داغ سوخت.
اعتراض كرد كه چرا اين را به من دادى. من گفتم اين سوختن ها خيلى زود التيام پيدا مى‏كند و بايد از آتش جهنم برحذر باشيم. گفت: اينجا من نسوزم، جهنم هر چه مى‏خواهد بشود، بشود. اين حرف عين حماقت و نادانى است كه بر يك شخص، حاكم است.
اگر بخواهيم نسل منتظر بار بياوريم، با بعضى چيزها نبايد شوخى كنيم. با نام امام زمان(عليه السلام ) نمى‏توان شوخى كرد.
اگر بخواهيم نسل منتظر تربيت كنيم، بايد با شنيدن نام ولى عصر(عليه السلام ) حالمان دگرگون و چهره‏مان متغير شود. اين تغيير چهره تأثير خودش را مى‏گذارد. اگر بچه‏اى گوشه چشم تر ما را ببيند، از هزاران آموزش مستقيم بهتر است. آن بچه مى‏بيند و در اعماق وجودش اثر مى‏گذارد. نشان دهيم كه ما درباره يك انسان مهم و بزرگ حرف مى‏زنيم كه سر سوزنى سهل‏انگارى در او وارد نمى‏شود.
نام امام زمان(عليه السلام ) كه مى‏آيد برمى‏خيزيم و دست روى سر مى‏گذاريم. اين كارى بوده كه امام رضا(عليه السلام ) قبل از تولد امام زمان(عليه السلام ) انجام مى‏داده؛ اين تكريم ها در عمل بايد نشان داده شود و مهم‏ترين تربيت نسل منتظر اين است كه نشان دهيم سخن از شخص بسيار مهمى است.



درباره : جامعه و مهدویت ,جوانان ,

مهربان بازدید : 38 سه شنبه 02 خرداد 1391 نظرات (0)

با توجه به نقش و جايگاه مهمى كه دعا در تفكر اسلامى دارد، اگر دعا با شرايط لازم انجام گيرد همچون ساير علل و عوامل موثر در نظام هستى، مى‏تواند در امور تكوينى تغيير ايجاد نمايد. در بخشى از روايات پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله و ائمه اطهارعليهم السلام توصيه شده است كه براى فرج امام زمان‏عليه السلام زياد دعا كنيد و از خود حضرت بقية‏الله (عجل الله تعالي فرجه ) نقل شده است كه آن حضرت فرمودند:
«اكثروا الدعا بتعجيل الفرج فان ذلك فرجكم‏» براى تعجيل در فرج و ظهور، زياد دعا كنيد چرا كه اين‏كار موجب فرج و خوشحالى شماست.
بنابراين، از ديگر تكاليف عاشقان امام زمان (عجل الله تعالي فرجه ) درخواست تعجيل فرج آن حضرت است. البته، توجه به اين نكته نيز ضرورى است كه اولا، دعا زمانى به مرحله اجابت مى‏رسد كه دعا كننده شرايطى را در خود ايجاد نموده باشد كه دعاى او شرايط استجابت را داشته باشد. ثانيا، بايد توجه داشت كه دعا هرگز جاى عمل به وظايف ديگر را نمى‏گيرد بلكه دعا در صورتى مفيد است كه همراه با عمل به ساير تكاليف دينى باشد.
علاوه بر موارد فوق، پايدارى در راه ولايت اهل‏بيت‏عليهم السلام، استقامت در برابر مشكلات و نارسايى‏ها، كمك و مساعدت به هم نوعان، تحصيل علم و به دست آوردن تخصص‏هاى لازم، احياء شعائر اسلامى و پاسدارى از ارزش‏هاى اصيل و... از جمله مسائلى هستند كه اهتمام به آنها سعادت و سلامت جامعه، به ويژه نسل جوان را تضمين مى‏كند.




درباره : جامعه و مهدویت ,جوانان ,
مهربان بازدید : 37 سه شنبه 02 خرداد 1391 نظرات (0)
(بسم الله الرحمن الرحیم) البته چنین نبود که کسی از تولد آخرین حجت خدا آگاهی نداشته و یا پس از تولد، آن حضرت را ندیده باشد. برخی از شیعیان مورد اعتماد و عده‌ای از وکلای امام عسکری ـ علیه السلام ـ و کسانی که در خانه امام مشغول خدمت بودند از این امر با خبر بودند. شیخ مفید از تعدادی از اصحاب، خادمان و یاران نزدیک امام عسکری ـ علیه السلام ـ روایت کرده که آنان موفق به دیدار امام زمان ـ علیه السلام ـ شده‌اند. محمد بن اسماعیل بن موسی بن جعفر، حکیمه خاتون دختر امام جواد ـ علیه السلام ـ ، ابوعلی بن مطهر، عمرو اهوازی و ابونصر طریف خدمتگزار خانه امام، از آن جمله بودند.[۱]بدین ترتیب امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ فرزند خود را به برخی نشان داد و ایشان را جانشین خویش معرفی کرد. شیخ کلینی از ضوء بن علی عِجًلی روایت کرده که مردی ایرانی از اهالی فارس به او گفته بود: به منظور خدمت در منزل امام عسکری ـ علیه السلام ـ به سامرا رفتم و امام مرا به عنوان مسئول خرید خانه پذیرفت. وی می‌گوید: روزی حضرت عسکری ـ علیه السلام ـ فرزند خود را به من نشان داد و فرمود: «هذا صاحبکم»؛ وی اظهار می‌کند که پس از آن نیز تا رحلت امام آن کودک را ندیده است. او می‌افزاید: در زمانی که وی آن حضرت را دید، حدود دو سال سن داشته است.[۲] شاید پر اهمیت‌ترین دیدار اصحاب امام عسکری ـ علیه السلام ـ از حضرت بقیه الله ـ علیه السلام ـ زمانی بود که محمدبن عثمان عمری از وکلای خاص امام زمان ـ علیه السلام ـ همراه با چهل نفر دیگر در خدمت امام بودند. آن حضرت فرزند خود را به آنان نشان داد و فرمود: هذا إمامکم من بعدی و خلیفتی علیکم، أطیعوه ولا تتفرقوا من بعدی فی أدیانکم لتهلکوا، أما انکم لاترونه بعد یومکم هذا. این امام شما پس از من و جانشین من در میان شماست. از او فرمان برید و پس از من در دین خود اختلاف نکنید که در این صورت هلاک می‌شوید و پس از این هرگز او را نخواهید دید. در ادامه این روایت آمده است که: چند روز پس از آن، امام عسکری ـ علیه السلام ـ رحلت کرد.[۳] همین روایت را شیخ طوسی نیز نقل کرده و برخی رجال شیعه را که در این جمع چهل نفری حضور داشتند، نام برده که از آن جمله: علی بن بلال، احمد بن هلال، محمدبن معاویه بن حکیم و حسن بن ایوب بن نوح بوده‌اند.[۴] نام بردن از آن حضرت در آن دوران ممنوع بود و امام عسکری ـ علیه السلام ـ تأکید داشتند که تنها با عنوان الحجه من آل محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ از ایشان نام برند.[۵] منبع: رسول جعفریان ـ حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، ص۵۷۰
مهربان بازدید : 39 سه شنبه 19 اردیبهشت 1391 نظرات (0)
ظهور حضرت حجت(عج) از اموري است كه در اسلام نسبت به آنها به شدت تأكيد شده و در حتميت آن ذره اي شك و شبهه وجود ندارد. پيش از اين گفتيم كه در آياتي نظير آية 55 سورة نور، خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است كه فرمانرواي زمين گردند و بر آن سيطره يابند.




صحبت كردن از حضرت مهدي(ع) و نشانه هاي ظهور ايشان در واقع صحبت كردن از حوادثي است كه بناست در آينده اتفاق بيفتد و لذا بجاست كه از خود بپرسيم: اگر در مورد احاديث نقل شده در اين زمينه بررسي اسناد صورت گرفت و مطمئن شديم كه آنها از معصوم(ع) صادر شده است، آيا مي توان مطمئن بود كه حتماً همة آن حوادث آن گونه كه در روايات شريف ما آمده اند وقوع يابند؟ پاسخ به اين پرسش در كتب عقيدتي و فلسفي تحت عنوان «بداء» داده مي شود كه طي اين بخش از مطالب به آن مي پردازيم.

«بداء» در لغت به معناي ظهور و روشن شدن پس از مخفي بودن چيزي است و اصطلاحاً به روشن شدن چيزي پس از مخفي بودن از مردم اطلاق مي شود؛ بدين معنا كه خداوند متعال بنا بر مصلحتي، مسئله اي را از زبان پيامبر يا ولي اي از اولياي خويش به گونه اي تبيين مي كند و سپس در مقام عمل و ظهور و بروز، غير آن را به مردم نشان مي دهد. در قرآن آمده است:
خداوند هر چه را بخواهد محو يا اثبات مي كند در حالي كه ام الكتاب نزد اوست و خود مي داند عاقبت هر چيزي چيست.1

و در آيه اي ديگر: و بدالهم سيّئات ما كسبوا.2
بدي هايي را خود كسب كرده بودند و براي آنها مخفي بود برايشان نمايان شد.
يا: ثمّ بدالهم من بعد ما رأؤا الآيات.3
پس از آنكه نشانه ها را ديدند حقيقت امر بر آنها روشن شد.
اين ظهور پس از خفا، تنها براي انسان رخ مي دهد و در مورد
خداوند متعال ابداً صدق نمي كند وگرنه لازمه اش اين است كه خداوند نسبت به آن موضوع جهل داشته باشد كه اين امر محالي است. خداوند، چنانكه قرآن كريم مي فرمايد به همه چيز آگاه و داناست 4 و نسبت به همه چيز در همة زمان ها و مكان ها چه حاضر باشند و چه غايب، چه موجود باشند و چه فاني و چه در آينده به وجود بيايند، علم حضوري دارد. قرآن كريم در اين زمينه مي فرمايد:
هيچ چيزي در آسمان و زمين از نظر خداوند متعال مخفي نمي شود.5
از همين روست كه مسئلة بداء و ظاهر كردن آن امر مخفي به خداوند نسبت داده مي شود:
و بدالهم من الله مالم يكونوا يحتسبون.6
خداوند آنچه را گمان نمي كردند، براي آنها ظاهر كرد.
براساس آية:خداوند چيزي را كه از آنِ مردمي است دگرگون نكند تا آن مردم خود دگرگون شوند.7
و با استفاده از ديگر آيات و روايات مي توان چنين برداشت كرد كه برخي اعمال حسنه نظير: صدقه، احسان به ديگران، صلة رحم، نيكي به پدر و مادر، استغفار و توبه، شكر نعمت و اداي حقّ آن و... سرنوشت شخص را تغيير داده و رزق و عمر و بركت زندگي اش را افزايش مي دهد، همان طور كه اعمال بد و ناشايست اثر عكس آن را بر زندگي شخص مي گذارد.
پيش از شرح اين عبارت كه بداء در حقيقت ظاهر شدن چيزي است كه از ناحية خداوند متعال براي مردم مخفي و براي خودش مشخص بود، لازم است يادآور شويم كه خداوند متعال بنا بر آيات قرآن دو لوح دارد:

الف) لوح محفوظ

لوحي كه آنچه در آن نوشته مي شود؛ پاك نشده و مقدّرات آن تغيير نمي يابند؛ چون مطابق با علم الهي است:
بَل هُوَ قُرآنٌ مَجيدٌ في لَوحٍ مَحفوظٍ.8
بلكه آن قرآن مجيدي است كه در لوح محفوظ ثبت گرديده است.

ب) لوح محو و اثبات
بنا بر شرايط و سنني از سنت هاي الهي، سرنوشت شخص يا جرياني به شكلي خاص مي شود، با از بين رفتن آن سنت ها يا مطرح شدن سنت هاي جديد سرنوشت آن شخص يا آن جريان تحت الشعاع سنت هاي جديد قرار مي گيرد. به عنوان مثال بناست كه شخص در سن 20 سالگي فوت كند امّا به واسطة صلة رحم يا صدقه اي كه مي دهد، 30 سال به عمرش اضافه مي شود و تا 50 سالگي زنده مي ماند يا به عكس، آن شخص بناست 50 سال عمر كند به واسطة گناه كبيره اي خاص، 30 سال از عمرش كاسته مي شود در همان 20 سالگي مي ميرد. كه البته خداوند متعال از اوّل مي دانست كه بناست اوّلي 50 سال و دومي 20 سال عمر كند ولي براي روشن شدن اين سنت هاي الهي مطلب به اين شكل از زبان پيامبران يا اولياي الهي(ع) بيان مي شود.

در قرآن كريم هم آمده است:
يمحوا الله ما يشاء و يثبت و عنده امّ الكتاب.9
يا اين آيه:
آنگاه مدتي را [براي شما عمر] مقرّر داشت و اجل حتمي نزد اوست.10
با توجه به اين دو لوح و مطالبي كه تا به حال به آنها پرداختيم، اين پرسش به ذهن مي رسد كه: آيا ظهور حضرت مهدي(ع) و نشانه هايي كه براي آن بيان شده است، در لوح محفوظ اند يا محو و اثبات. به عبارت ديگر آيا ممكن است اصلاً مسئله اي به نام ظهور ايشان تا آخر عمر بشريت و هستي اتفاق نيفتد يا ظهور بدون تحقّق نشانه ها رخ دهد يا همة نشانه ها بايد رخ دهند؟ در پاسخ به اين پرسش بايد نشانه هاي ظهور را به دو دسته تقسيم كنيم:
1. امور و علايم مشروط
2. امور و علايم حتمي. آنگونه كه امام باقر(ع) امور را به موقوفه و حتميه11 و امام صادق(ع) به حتمي12 و غير حتمي تقسيم كرده اند. مسئلة بداء هم در چهار زمينه با موضوع ظهور حضرت مهدي(ع) ارتباط مي يابد:

1. نشانه هاي مشروط و غير حتمي ظهور

جز نشانه هايي كه صراحتاً در احاديث به حتمي بودن آنها اشاره شده است، بقية نشانه هاي ظهور همگي از امور موقوفه به شمار مي روند، چنانكه بزرگاني مانند شيخ مفيد، شيخ صدوق و شيخ طوسي بدان تصريح كرده اند. بدين معنا كه به جز نشانه هاي حتمي ظهور بقية آنها بنا بر مشيت و ارادة الهي ممكن است دچار تغيير و تبديل، تقدّم يا تأخّر شوند. به عبارت ديگر آنها از جمله امور لوح محو و اثبات به حساب مي آيند و ممكن است با تغيير و تبديل در شرايط آنها و عوض شدن علل رخ دادن آنها به گونة ديگري پديد آيند يا اصلاً رخ ندهند. البته بسياري از رويدادهايي كه در احاديث ما به آنها اشاره شده است تا كنون اتفاق افتاده اند و دچار بداء در اصل تحقّق خويش نشده اند.
مثلاً اگر در حديث به نزول بلايي (مشروط) اشاره شده باشد به واسطة توسل و استغفار مؤمنان و مسلمانان ممكن است در نزول آن تأخير رخ دهد يا اصلاً چنين بلايي به جهت عظمت عمل صالح ايشان نازل نشود يا اينكه با برخي اعمال صالح يا ناصالح ظهور حضرت را دچار تعجيل يا تأخير كنند.

شايد بتوان علت بيان چنين اخباري را اين دانست كه اگر مسئله به اين شكل تبيين نمي شد، مؤمنان هم از احتمال حدوث آن حادثه باخبر نمي شدند و بدان مبتلا مي گشتند امّا پس از صدور حديث از ناحية معصوم(ع) و آگاه شدن مؤمنان و مسلمانان از آن، با دعا و توسل و استغفار از پديد آمدن چنان حادثة ناگواري ممانعت به عمل آورند يا سبب حدوث اتفاقي خوشايند شوند. البته فراموش نكنيم كه عكس اين مطلب هم كاملاً صادق است به اين معنا كه شخص معصوم(ع) با اعلام نزول بلا و علّت آن، حجت را بر مردم تمام مي كنند كه شما با وجود آنكه مي توانستيد، آن بلا را از خويش دفع نكرديد يا فلان خير را به سوي خويش جلب ننموديد و از همين روست كه روايت شده است:
خداوند متعال، به چيزي مثل بداء عبادت نشده است.13

2. علايم ظهور و امور حتمي

پنج مورد از نشانه هاي ظهور در بسياري از روايات كه از حدّ تواتر گذشته است؛ از جمله نشانه هاي حتمي ظهور برشمرده شده اند:
خروج سيّد خراساني و يماني، نداي آسماني مبني بر حقّانيت حضرت مهدي(ع)، شهادت نفس زكيّه و فرو رفتن سپاهيان سفياني در منطقة بيداء (بيابان بين مدينه و مكّه).14
اين نشانه هاي پنج گانه را احاديث از علايم حتمي شمرده و هيچ گونه احتمال بدايي در مورد تحقّق آنها نداده اند وگرنه خلاف حتمي بودن آنها مي شد. اين نشانه ها شديداً با مسئلة ظهور ارتباط داشته و همگي مقارن ظهور رخ خواهند داد ان شاءالله. بزرگواراني چون مرحوم آيت الله خويي در پاسخ به نويسندة كتاب سفياني و علامات ظهور15، علّامه سيّد جعفر مرتضي عاملي، در كتاب خويش و شيخ طوسي، در غيبت خويش16 نسبت به اين موضوع تصريح و اذعان كرده اند كه:
هر چند بنابر تغيير مصلحت ها با تغيير شروط اخباري كه به حوادث آينده مي پردازند، ممكن است دچار تغيير و تبديل شوند؛ جز آنكه روايت تصريح كرده باشد كه وقوع آن جريان حتمي است كه (با توجه به اعتماد ما به معصومين(ع)) ما هم يقين به حدوث آنها در آينده پيدا مي كنيم و قاطعانه مي گوييم در آينده چنين خواهد شد.17
اشكال اساسي كه به اين نظر گرفته مي شود؛ متكي به حديثي است كه نعماني در كتاب خويش آورده است كه: ابوهاشم داوود بن قاسم جعفري گفته است: نزد امام جواد(ع) بوديم و صحبت از حتمي بودن آمدن سفياني شد، از آن حضرت پرسيدم: آيا در مورد امور حتمي هم بداء رخ مي دهد؟ فرمودند: آري. گفتم: مي ترسم در مورد خود حضرت مهدي(ع) بداء رخ دهد. حضرت فرمودند:
ظهور حضرت مهدي(ع) وعدة الهي است و خداوند خلف وعده نمي كند.18
علّامه مجلسي، هم در بحارالانوار پس از نقل اين حديث اين
توضيح را اضافه كرده اند كه:
شايد محتوم، معاني مختلفي داشته باشد كه با توجه به اختلاف در تعاريف ممكن است در مورد برخي از آنها بداء رخ بدهد. مضاف بر اينكه شايد منظور از بداء در مورد خصوصيات آن حادثة محتوم و حتمي باشد و نه اصل تحقّق آن، كه مثلاً پيش از زوال حكومت بني عباس سفياني جنبش هاي خويش را آغاز مي كند.19
اين فرضيه چندان قابل قبول نيست؛ زيرا در صورت پذيرفتن آن، چه فرقي بين حتمي و غير حتمي خواهد بود؟ مضاف بر اينكه روايت مورد بحث ما از حيث سند، ضعيف است.20 در ضمن نمي توان از آن همه حديث و روايتي كه به شدت بر حتمي بودن اين پنج نشانه و امتناع احتمال رخ دادن بداء در آنها تأكيد مي كنند، چشم پوشي كرد و به احاديث انگشت شماري از اين دسته تمسك نمود؛ چون ممكن است در شرايط خاصي (به فرض قوت و اعتبار سندي آنها) معصوم(ع) مجبور شده باشند از روي تقيه، چنين سخني بگويند.
عبدالملك بن اعين گويد: به امام باقر(ع) در مورد حضرت مهدي(ع) گفتم: مي ترسم كه زود بيايند و سفياني نباشد. حضرت فرمودند:
والله نه. سفياني از حتمياتي است كه حتماً خواهد آمد.21
امور يا موقوفه اند يا حتميه كه سفياني از دستة حتمياتي است كه حتماً خواهد بود.22
يا امام صادق(ع) فرمودند:
از حتمياتي كه پيش از قيام حضرت مهدي(ع) خواهند بود اينهاست: شورش سفياني، فرو رفتن در بيداء، شهادت نفس زكيّه و منادي كه از آسمان ندا در دهد.23
حمران بن اعين از امام باقر(ع) راجع به آية:
ثمّ قضي اجلاً و اجلٌ مسمّي عنده؛24
مي پرسد. حضرت مي فرمايند:
دو اجل وجود دارد: محتوم و موقوف.
- محتوم چيست؟
- جز آن نخواهد شد.
- و موقوف؟
- مشيت الهي در رابطة آن جاري مي شود.
- اميدوارم كه سفياني جزء موقوف ها باشد.
- والله كه نه و از محتومات است. 25

3. بداء و قيام حضرت مهدي(ع)

ظهور حضرت حجت(ع) از اموري است كه در اسلام نسبت به آنها به شدت تأكيد شده و در حتميت آن ذره اي شك و شبهه وجود ندارد. پيش از اين گفتيم كه در آياتي نظير آية 55 سورة نور، خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است كه فرمانرواي زمين گردند و بر آن سيطره يابند كه چنين واقعه اي در تمام طول تاريخ تا كنون اتفاق نيفتاده است و از آنجا كه « ان الله لا يخلف المعياد&raquo26 و خداوند در وعدة خويش تخلف نمي كند، در آينده اي دور يا نزديك حتماً چنين اتفاقي خواهد افتاد. ان شاء الله.
علاوه بر اينكه در موارد بسياري رسول مكرم اسلام(ص) و معصومين(ع) شديداً تأكيد نموده اند كه:
حتي اگر از عمر هستي بيش از يك روز باقي نمانده باشد، خداوند آن قدر اين روز را طولاني مي كند كه حضرت مهدي(ع) ظهور كرده و جهان را مملو از قسط و عدل گردانند.27

4. تعيين زمان ظهور حضرت مهدي(ع)
بسياري از روايات، ما را از توقيت (مشخص كردن زمان ظهور) يا تعيين محدودة زماني براي ظهور حضرت به شدت نهي كرده اند و شيعيان را امر كرده اند كه هر كه را چنين كرد تكذيب كنند و دروغ گو بشمارند؛ زيرا اين مطلب در زمرة اسرار الهي است و كسي آن را نمي داند؛ امام صادق(ع) به محمدبن مسلم فرمودند:
محمد! اگر كسي وقتي از جانب ما براي ظهور حضرت مهدي(ع) نقل كرد، از تكذيب كردن او نترس! چرا كه ما براي احدي تعيين وقت نمي كنيم.28
وقتي فضيل از امام باقر(ع) مي پرسد كه آيا اين مسئله وقت مشخص دارد؟ حضرت سه مرتبه مي فرمايند: «آنها كه وقت تعيين مي كنند دروغ مي گويند&raquo.29 يكي از ياران امام ششم(ع) به ايشان عرضه مي دارد: اين مسئله اي كه چشم انتظارش هستيم كي خواهد آمد؟ حضرت مي فرمايند:
اي مهزم! آنها كه وقت تعيين كنند دروغ مي گويند، آنها كه عجله كنند هلاك مي شوند و آنها كه تسليم امر خداوند باشند نجات مي يابند و به سوي ما باز مي گردند.30
آنگونه كه از احاديث برمي آيد، ظهور حضرت حجت(ص) از جمله اموري است كه خداوند متعال آن را از مردم پنهان نموده است و هر زمان كه خداوند تبارك و تعالي اراده كنند و شرايط و علل فراهم و مناسب باشد؛ زمين را از بركات وجودي آن امام همام(ع) بهره مند خواهند نمود.

البته نهي از تعيين وقت، شامل نشانه هاي حتمي ظهور نمي شود؛ چرا كه خود معصومين(ع) در اين موارد به فاصلة زماني ميان حدوث آن نشانة حتمي و ظهور حضرت اشاره كرده اند كه مثلاً از ابتداي شورش سفياني تا قيام حضرت بيش از 9 ماه طول نخواهد كشيد يا مثلاً 15 روز پس از شهادت نفس زكيّه حضرت در مكه ظهور مي كنند. وليكن ديگر نشانه ها حداكثر به اين اشاره مي كنند كه ظهور آن وجود مقدس نزديك شده است و نه بيش از اين. چنانكه ديديم برخي از نشانه هاي ظهور قرن هاست كه اتفاق افتاده اند و گذشته اند و هنوز ظهور رخ نداده است. كه البته به جهت ايجاد اميد در دل شيعيان مبني بر نزديك شدن ظهور معصوم(ع) از آن به عنوان نشانة قيام حضرت صاحب(ع) ياد كرده اند.

ضمناً اگر بنا بود زمان ظهور مشخص شود و همگان بدانند كه ايشان بناست چه زماني قيام جهاني خويش را آغاز كنند؛ ستمگران و ظالمان تمام عِدّه و عُدّه خويش را براي آن روز مهيا و آماده مي كردند ـ كه به خيال خام و واهي خود ـ آن نور الهي را خاموش كنند و نگذارند عدالت را در جهان گسترش دهند و مؤمنان و مستضعفاني هم كه قرن ها با حدوث اين حادثة عظيم و بزرگ فاصله داشتند مبتلا به يأس و كسالت و خمودي مي شدند حال آنكه قرن هاست بسياري در انتظار آن يار غايب از نظر، ديده ها را خون بار كرده و هر صبح و شام دست دعا به تعجيل در فرج ايشان برداشته اند و اميد دارند كه در زمرة ياران و ياوران ايشان باشند. مشخص نبودن زمان ظهور خواب از چشم هاي ستمگران ربوده و هر صبح و شام از اين هراسناكند كه شايد آن عزيز مقتدر امروز ظهور كند و پايه هاي حكومت شيطاني شان را درهم شكند.
به اميد آنكه آن روز را ببينيم و از ياوران حضرتش باشيم. ان شاءالله.


مهربان بازدید : 32 سه شنبه 19 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

حقوق امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف(2)

معرفت به مقام والای حضرت

باید قبل از قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف او را شناخت و از او پیروی کرد. امام صادق علیه السلام فرموده است: <رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خوشا به سعادت کسی که مهدی ما را قبل از قیامش بشناسد و به او اقتدا کند. دوست او را دوست بدارد و از دشمن او بیزاری بجوید و امامان قبل از او را نیز ولی و سرپرست خود بشناسد. این چنین افرادی دوستان من هستند و دوستی و مهر مرا به خود جلب کرده اند و گرامی ترین امت نزد من به شمار می آیند>.1 امامان، همه از یک نور و یک ریشه اند و همه معلمان قرآن و اسلام اند. باید به همه آن بزرگواران معتقد بود و معرفت واقعی، همین است که در برابر اوامر آن ها تسلیم باشیم، به فرمان های آن ها عمل کنیم و ایشان را الگوی خود قرار دهیم. اهمیت شناخت امام تا بدان جاست که امام صادق علیه السلام فرمود: <هر کس شبی را صبح کند، در حالی که امام زمانش را نشناسد؛ به مرگ جاهلیت می میرد>.2

پیروی

اطاعت، اساس نزدیکی و قرب است؛ چه در مورد خداوند و چه در خصوص پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام. اطاعت آگاهانه به این است که فرد در برابر اوامر و فرمان های خدا و پیشوایان دینی، تسلیم محض باشد. تا معرفت و شناخت حاصل نشود، محبت و عشقی نخواهد بود و بر اساس عشق و محبت است که اطاعت و فرمانبرداری مطرح می شود. اطاعت به همراه معرفت و محبت، انسان را در برابر ولی معصوم تسلیم می کند. امام صادق علیه السلام فرموده است: <ما، اساس هر خوبی و خیری هستیم و هر چه نیکی است، از ماست. دشمنان ما هم، ریشه و اصل هر شر و بدی هستند و هر چه پلیدی و زشتی است، از شاخه های شجره خبیثه آن هاست. دروغ گفته است کسی که می پندارد با ماست، در حالی که به گواهی اعمال زشتش به فروع غیر ما وابسته است و از پیوند خوردگان به درخت ناپاک دشمنان ما شمرده می شود>.3

زمان های خاص یاد کردن حضرت

بعضی از زمان ها، پیوستگی ویژه ای با حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد و این خود سبب می شود دوستداران حضرت، در بزرگداشت این زمان ها بکوشند و در تکریم آن کوتاهی نکنند. از جمله این ها، شب نیمه شعبان، سالروز ولادت پر سعادت آن حضرت است. این شب، شب رحمت و نزول برکات آسمانی و همچون شب های قدر، احیا داشتن آن مستحب است. شب و روز جمعه، از دیگر زمان هایی است که باید علاقه مندان به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در این زمان مبارک، یاد آن حضرت را گرامی بدارند. در این روز، زیارت آن حضرت و دعا برای تعجیل فرج او مستحب است؛ زیرا براساس برخی روایات و زیارات، امید ظهور آن حضرت در روز جمعه، بیش از دیگر روزهاست.4 چنان که از زیارت حضرت در روز جمعه برمی آید، در این روز افزون بر یاد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، باید در انتظار فرج بوده و صبح با امید ظهور ولی امر و دیدار امام سر از خواب برداشت.

 امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی فرمود: <هر کس تقوای پروردگارش را پیشه کند و از آنچه به عنوان حق شرعیه ـ خمس و زکات ـ برعهده دارد به مستحقانش بپردازد، از فتنه های باطل کننده دین و دنیا در امان خواهد بود>
مکان های خاص یاد کردن حضرت

همان گونه که دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان های مخصوص تأکید شده، در مکان های معیّنی نیز این مسئله، مورد تأکید پیشوایان دینی قرار گرفته است. حرم مطهر امام عسکری، امام هادی و مادر حضرت ولی عصر علیهم السلام در شهر سامراء، از جمله این مکان هاست. سرداب مقدس سامراء، که غیبت کبری از آنجا آغاز شده است، نیز از دیگر مکان های مقدس و محترمی است که عاشقان امام بدان تبرک می جویند. مسجد مقدس جمکران، یکی دیگر از مکان های مقدس و منسوب به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و بسیار مورد توجه مردم مسلمان ایران و دیگر عاشقان حضرت است که در آنجا با توسل و دعا و مناجات به درگاه خداوند تمسک می جویند.

ادای حقوق مالی

از جمله حقوق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، حقوق مالی آن حضرت است که بر عهده صاحبان ثروت و مکنت قرار دارد؛ حقی که از جمله فروع دین نیز شمرده شده است. هر فرد باید برای خود حساب مالی سالیانه داشته باشد و در پایان هر سال، به حساب مالش برسد و اگر مازاد بر مخارج زندگی خود داشت، خمس یعنی یک پنجم آن را به دست نایبان عام آن حضرت رسانده یا با اجازه و اذن نواب عام به مصرف برساند. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی فرمود: <هر کس تقوای پروردگارش را پیشه کند و از آنچه به عنوان حق شرعیه ـ خمس و زکات ـ برعهده دارد به مستحقانش بپردازد، از فتنه های باطل کننده دین و دنیا در امان خواهد بود>.5 امام عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی دیگر فرموده است: <و اما اموالتان (خمس و زکات) را قبول نمی کنیم، مگر برای اینکه شما را پاک و تزکیه کنیم>.6 ژرف اندیشی در سخنان امام، فلسفه پرداخت خمس و زکات را روشن می کند.

احترام به منسوبان به حضرت

از جمله حقوق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف این است که کسانی را که منتسب به آن حضرت هستند، محترم شمرده و به خاطر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برای آن ها احترام خاصی در نظر گرفت؛ حال آن شخص، به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نسبت جسمانی داشته باشد، مانند سادات یا نسبت روحانی مانند عالمان، مجتهدان و فقیهان که نمایندگان امام هستند یا طلاب علوم دینی که سربازان آن حضرت به شمار می آیند و یا مؤمنانی که همواره یاد ایشان را در بین مردم زنده نگه می دارند. احترام به تمامی این افراد، احترام به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. همان گونه که اطاعت از امام، حقی است که مردمان هر زمان بایستی در رعایت آن بکوشند. پیروی از نایب امام نیز از جمله حقوق امام شمرده می شود که لازم است در رعایت و اجرای آن کوشش شود؛ چنان که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، خود، شیعیان را به این امر توصیه کرده اند.


مهربان بازدید : 42 سه شنبه 19 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

طبيعت يخ و برف شبه جزيره قطب جنوب كه در زير آفتاب ضعيف قطبي درخشيده و كوه‌هاي ناهموار در دوردست‌هاي آن به نمايش در‌مي‌آيند، فرصتهاي تصويري خارق‌العاده‌اي را از اين محيط سخت ارائه مي‌كند.

getty-62.JPG

به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،‌ اما اين تصاوير خارق‌العاده نه با دستان هنرمند يك عكاس ماهر، كه توسط دستگاه‌هاي ايستگاه هواشناسي حاضر در دورافتاده‌ترين نقاط جهان كه به ماهواره‌هاي مداري متصل هستند، ثبت شده‌اند.

اين بدان معني است كه محققان مي‌توانند از داخل ادارات خود به نظارت بر تغييرات سازه‌هاي يخي منطقه بپردازند.

اين تصاوير توسط ايستگاه‌هايي گرفته شده كه بخشي از سيستم «آميگوس» را تشكيل مي‌دهند.

هر ايستگاه علاوه بر دوربين به يك حرارت‌سنج و ابزاري براي اندازه‌گيري سرعت و جهت باد مجهز هستند.

ايستگاه‌هاي روي يخهاي شناور نيز از فناوري ماهواره براي اندازه‌گيري سرعت حركت يخ‌رودها در منطقه برخوردارند.

سيستم آميگوس بخشي از يك پروژه بزرگتر بنياد ملي علوم آمريكا براي بررسي تغييرات محيطي در فلات يخ لارسن در بخش شمال غرب درياي ودل است. اين منطقه به دليل سرعت تغييرات آن بسيار مورد توجه برف‌رودشناسان است.

با بررسي اين تصاوير، محققان قادر به مشاهده باقي مانده اين فلات يخي هستند كه در سال 2002 از ساحل قطب جنوب جدا و طي 35 روز از هم پاشيده شده و در مسير آب افتاد.

هنگامي كه فلاتها از هم مي‌پاشند، يخ‌رودهاي تغذيه كننده آنها با سرعت بيشتري حركت مي‌كنند كه تاثير فاجعه بارتري داشته و باعث افزايش سطح آب دريا مي‌شود.

سيستم‌هاي آميگوس ابتدا در سال 2010 در قطب جنوب مستقر شده؛ اما هميشه با اوضاع پايداري روبه‌رو نبوده‌اند. براي مثال ايستگاه پنج آميگوس كه در يك منطقه توفاني مستقر بوده، پس از هفت ماه بدليل فرو رفتن در زير شش متر برف ديگر قادر به ارسال اطلاعات نبود.

اين تصاوير به نمايش جزئياتي پرداخته كه حركات يخي توسط آنها در سراسر جهان بررسي شده و محققان بر اساس آنها به به تحليل تاثير گرم شدن جهان مي‌پردازند.

هواپيماي تحقيقاتي ناسا در چهار سال گذشته بررسي‌هاي مشابهي در منطقه قطبي شمال انجام داده كه در آن يخ‌رودها، يخچال ساخته و صفحات يخي را با سرعت زيادي زير آب مي‌كشند.

پروازهاي تحقيقاتي ناسا بخشي از يك ماموريت شش ساله موسوم به «پل يخي (IceBridge)» هستند.

 

مهربان بازدید : 50 سه شنبه 19 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت علی (ع):

ای پسر یمانی خروج نماید قائم آل محمد از شهری که آن را قم گویند.مردم را به دعوت به حق کند وهمه خلایق به آن شهر قصد کنند واسلام تازه گردد واز آن موضع پرچم حق ظاهر شود .وپرچم وی برکوه سفید بزنند (کوه خضر نبی) به نزد دهی کهن که در جنب مسجد است وآن را جمکران خوانند.

(کتاب انوار المشعشین جلد اول صفحه 454)

مراد از این کوه سفید که حضرت امیر (ع) خبر میدهد که رایت حضرت حجت (عج) را بر او زنند . همین کوهی است که مشهور است در قم به کوه خضر. زیرا که کوهی که سفید باشد ونزدیک ده جمکران باشد، به غیر آن نیست، هر چند میگویند که پشت آن کوههای دیگر که نزدیک جمکران اند یک کوه دیگر هم هست که سفید است، لکن علی الظاهر که نظر کنی کوه دیگر به این نشانی غیر از کوه خضر به نظر نیاید. وبنابر این مطلب چنین معلوم میشود که این کوه خضر یک امتیاز دارد از سایر کوههایی که در انجا هستند، زیرا در بالای آن مسجد کوچکی ساخته اند، وبقعه دیگر هم ساخته اند، وعمل قدمای اهل قم از کسف آن کند که یک نوع امتیاز وشرافتی دارد از سایر کوههای دیگر. ومطلب دیگر آنکه: از قدیم رسم بوده تا به حال، که مردم اهل قم بسیاری از آنها میروند در بالای آن کوه، و از بعضی شنیده ایم که آن را کوه خضر گویند، به سبب ان که حضرت خضر پیامبر (ع) را در بالای آن دیده اند.

کسی نذر کرده بود که ( اگر) خداوند عالم حاجتش را برآورد برای آن کوه پله بسازد، که مردم به آسانی بالا بروند،حاجتش برآورده شد سیصد پله برای آن کوه درست کرد.

کوه خضر حد فاصل قم وجمکران هست وحدود سه کلیومتر با جمکران فاصله دارد از پایین که نگاه شود چندان مرتفع نیست ولی از بالای آنبسیار مهیب ومرتفع به نظر میرسد . در بالای کوه احساس معنویت میشود وتمام شهر واطراف آن به خوبی دیده میشود. کسی که مکه را دیده وبه جبل النور رفته باشد در بالای این کوه به یاد حرا میافتند خصوصیات آن کوه قابل توصیف نیست. چله نشینی از جمله سنتهای حسنه متداول بین زهاد وعباد و عرفا بوده است که معمولا در بعضی از شهر های ایران در مکانهای خاصی انجام میگرفته وهدف از آن تهذیب نفس وخودسازی وریاضت مشروع بوده که که معمولا در برخی از شهرها انسانهای وارسته بخدا پیوسته، در راستای خودسازی وریاضت شرعی، علاوه بر رسالتها ومسئولیتهای اجتماعی مکان خلوت ومقدسی را به دور از چشم اغیار برای خود انتخاب می کرده اند.....

بنا به گفتار متعدد موثقین، مسجد کوه خضر (ع) به لحاظ سوابق تاریخی وموقعیت جغرافیایی بخصوص با عنایت چشم انداز مسجد مقدس جمکران وگنبد مقدس حضرت معصومه (ع)، مجموعا شرایطی را فراهم نموده است که این مسجد از قدیم الایام مورد نظر عباد وزهاد واوتاد، در هر زمانی بوده است، بنابه به روایاتی این محل مامن بزرگانی همچون ملا صدرا فیلسوف وحکیم متاله ومرحوم شیخ مرتضی زاهدقمی برادر حاج شیخ عباس قمی خاتم المحدثین(ره) بوده است، و در این اواخر مخصوصا مرحوم حاج شیخ جعفر مجتهدی که از علاقه مندان جدی به این مسجد بودند فراوان در انجا ماوا میگرفتند، ومیتو ان گفت ایشان آخرین چله نشین این مسجد مقدس بودند.....



مهربان بازدید : 38 سه شنبه 19 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

از رسول خدا صل الله عليه و آله روايت شده است كه : شب و روز جمعه بيست و چهار ساعت است و در هر ساعت ، حق تعالى ششصد هزار نفر را از جهنم آزاد مى كند.  

از امام صادق عليه السلام نيز وارد شده است كه  :هر كس مابين زوال (ظهر) روز پنج شنبه تا زوال روز جمعه بميرد، خداوند او را از فشار قبر پناه دهد.

در روايات آمده است كه شب جمعه ، وقت استجابت دعاست . در روايتى ديگر آمده است كه چون شب جمعه مى آيد ماهيان دريا، از آب سر بيرون مى آورند و وحشيان صحرا، گردن مى كشند و حق تعالى را ندا مى كنند كه : پروردگارا ما را به گناه آدميان عذاب مكن !

از امام صادق (ع) روايت شده كه : بپرهيزيد از گناه در شب جمعه ، كه عقوبت گناهان در آن شب مضاعف است ؛ چنانچه ثواب حسنات مضاعف است و هر كه معصيت خدا را در شب جمعه ترك كند، حق تعالى گناهان گذشته او را بيامرزد و هر كه در شب جمعه ، معصيتى را علانيه (علنى) انجام دهد حق تعالى او را به گناهان جميع عمرش عذاب كند و عذاب آن آن گناه را بر او مضاعف كند.

 
آداب شب جمعه :

  • 1. مستحب است كه در شب جمعه ذكر « سبحان اللّه و اللّه اكبر و لا اله الااللّه » را زياد بگويد .
  • 2. بسيار صلوات فرستادن در اين شب از مستحبات است . روايت شده است كه صلوات فرستادن در شب جمعه ، برابر است با هزار حسنه و محو مى كند هزار گناه را و بالا مى برد هزار درجه را . امام صادق عليه السلام فرمودندچون عصر روز پنج شنبه مى شود، ملائكه از آسمان به زير مى آيند با قلمهاى طلا و صحيفه هاى نقره و به غير از صلوات بر محمد و آل محمد صل الله عليه و آله تا غروب جمعه چيزى نمى نويسند.
  • 3. مستحب است كه انسان در آخر روز پنج شنبه استغفار كند به اين نحو : « استغفر اللّه الذى لا اله الا هو الحى القيوم و اتوب اليه توبة عبد خاضع مسكين مستكين لا يستطيع لنفسه صرفاً و لا عدلاً و لا ضراً و لا حيوة و لا موتاً و لا نشوراً و صلى اللّه على محمد و عترته الطيبين الطاهرين الخيار الابرار و سلم تسليما » .
  • 4. خواندن سوره هاى بنى اسرائيل ، كهف ، سه طس ، الم سجده ، يس ، ص ، احقاف ، واقعه ، حم سجده ، حم دخان ، طور، اقتربت ، جمعه در شب جمعه مستحب است . اگر فرصت ندارد ، سوره واقعه و سوره هاى قبل از آن كه ذكر شدند را بخواند. از امام صادق عليه السلام روايت شده هر كه در هر شب جمعه ، سوره بنى اسرائيل بخواند ، نمى ميرد تا به خدمت حضرت قائم عليه السلام برسد و از اصحاب آن حضرت باشد.
  • 5. مستحب است كه خواندن شعر در شب جمعه ترك شود.
  • 6. مستحب است كه انسان در شب جمعه ، در حق مؤ منين زياد دعا كند.
  • 7. مستحب است كه دعاهاى وارده را در شب جمعه بخواند. امام صادق عليه السلام فرمود:هر كه در شب جمعه در سجده آخر نافله شام هفت مرتبه اين دعا را بخواند چون فارغ شود آمرزيده شده باشد و اگر در هر شب ، چنين كند بهتر است و دعا اين است : « اللهم انى اسئلك بوجهك الكريم و اسمك العظيم ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تغفرلى ذنبى العظيم » ؛ دعاهاى ديگرى نيز وارد شده است كه در مفاتيح الجنان و كتب دعا موجود مى باشد.
  • 8. خواندن دعاى كميل در شب جمعه نيز مستحب مى باشد.
  • 9. سزاوار است كه دعاى « اللهم يا شاهد كل نجوى » كه در شب عرفه خوانده مى شود، خوانده شود.
  • 10. مستحب است كه انسان در شب جمعه ، ده مرتبه بگويد« يا دائم الفضل على البرية يا باسط اليدين بالعطية يا صاحب المواهب السنية صل على محمد و آله خير الورى سجية واغفرلنا يا ذالعلى فى هذه العشية »
  • 11. مستحب است كه انسان در شب جمعه ، انار تناول كند و در انار خود ديگرى را شريك نكند. همچنين سزاوار است كه دستمالى در زير آن پهن كرده تا دانه اش را ضبط كند، سپس از آن بخورد.
  • 12. مستحب است كه انسان بين دو ركعت نافله صبح و فريضه صبح روز جمعه صد مرتبه بگويد« سبحان ربى العظيم و بحمده استغفر اللّه ربى و اتوب اليه »
  • 13. مستحب است كه در سحر و شب جمعه اين دعا خوانده شود : « اللهم صل على محمد و آله وهب لى الغداة »
  • 14. مستحب است كه چون صبح روز جمعه طالع مى شود اين دعا را بخواند : « اصبحت فى ذمة اللّه و ... »
  • 15. مستحب است كه پيش از نماز صبح جمعه سه مرتبه بگويد : « استغفر اللّه الذى لا اله الا هو الحى القيوم و اتوب اليه » . در روايت است هر كس اين را بخواند ، گناهانش گر چه بيشتراز كف دريا باشد، آمرزيده مى شود.

 
آداب روز جمعه:

  • 1) مستحب است كه انسان در نماز صبح جمعه در ركعت اول ، سوره جمعه و در ركعت دوم توحيد را بخواند.
  • 2) مستحب است كه انسان بعد از نماز صبح جمعه ، پيش از آنكه سخن بگويد، اين دعا را بخواند تا كفاره گناهان او از جمعه تا جمعه ديگر باشد: « اللهم ما قلت فى جمعتى هذه من قول او حلفت فيها من حلف او نذرت فيها من نذر فمشيتك بين يدى ذلك كله فما شئت منه ان يكون كان و ما لم تشاءمنه لم يكن اللهم اغفرلى و تجاوز عنى اللهم من صليت عليه فصلواتى عليه و من لعنت فلعنتى عليه » ؛ بار خدايا هر چه گفته ام در اين جمعه از گفتارى يا هر سوگندى در آن خوردم يا هر نذرى در آن كردم ، خواست تو برابر همه آنهاست . هر كدام را كه بخواهى ، باشد، هست و هر كدام را نخواهى ، نباشد. خدايا بيامرزم و از من درگذر! خدايا هر كه را تو رحمت كنى رحمت او را بخواهم و هر كه را لعنت كنى ، لعنت او را جويم .
  • 3) روايت است هر كه بعد از نماز ظهر و نماز صبح در روز جمعه و غير جمعه بگويد : « اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم » نمى ميرد تا حضرت قائم عليه السلام را دريابد و اگر صد مرتبه اين صلوات را بخواند، حق تعالى شصت حاجت او را برآورد، سى حاجت از دنيا و سى حاجت از آخرت .
  • 4) مستحب است كه بعد از نماز صبح جمعه ، سوره الرحمن بخواند و بعد از « فباى آلاء ربكما تكذبان » بگويد : « لا بشيى ء من آلائك رب اكذب » ، من به هيچكدام از نعمتهاى پروردگارم تكذيب ندارم .
  • 5) شيخ طوسى رحمت اللّه فرموده كه سنت است بعد از نماز صبح روز جمعه صد مرتبه توحيد و صد مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد و صد مرتبه استغفار كرده و هر يك از اين سوره ها را بخواند: نساء ، هود ، كهف ، صافات ، الرحمن .
  • 6) خواندن سوره احقاف و مؤ منين در روز جمعه ، مستحب است .
  • 7) خواندن سوره كافرون ده مرتبه قبل از طلوع آفتاب ، مستحب است .
  • 8) غسل جمعه ، استحباب زيادى دارد. همچنين مستحب است كه در موقع غسل كردن اين دعا را بخواند : « اشهد ان لا اله الا اللّه وحده لا شريك له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله اللهم صل على محمد و آل محمد واجعلنى من التوابين واجعلنى من المتطهرين » . وقت غسل جمعه از طلوع فجر تا زوال آفتاب (ظهر) است.
  • 9) شستن سر با خطمى كه امان می بخشد از پيسى و ديوانگى در روز جمعه مستحب است .
  • 10)گرفتن ناخن و شارب در روز جمعه مستحب است و فضيلت زياد دارد ؛ روزى را زياد مى كند و از گناه پاك مى كند تا جمعه ديگر و امان مى بخشد از ديوانگى و خوره و پيسى . مستحب است كه انسان در حين اين عمل بگويد : « بسم اللّه و بالله و على سنة محمد و آل محمد » . در گرفتن ناخن ابتدا انگشت كوچك دست چپ را شروع كند و به انگشت كوچك دست راست ختم كند. همچنين در گرفتن ناخن هاى پاى خود چنين كند؛ پس ريزه هاى ناخن را دفن كند.
  • 11)استعمال بوى خوش و پوشيدن لباس پاكيزه در روز جمعه مستحب است .
  • 12)صدقه دادن در روز جمعه ، هزار برابر اوقات ديگر است .
  • 13)سزاوار است كه براى اهل و عيال چيز نيكو و تازه اى از ميوه و گوشت بخرد تا با آمدن جمعه شاد شوند .
  • 14)مستحب است كه انسان وقت ناشتا ، انار بخورد و هفت برگ كاسنى پيش از زوال (ظهر) نيز بخورد. از امام موسى بن جعفر عليه السلام روايت است كه هر كه يك انار در روز جمعه ناشتا بخورد تا چهل روز و اگر دو تا انار بخورد تا هشتاد روز و اگر سه انار بخورد تا صد و بيست روز دلش را نورانى گرداند و هر كه وسوسه شيطان از او دور گردد، معصيت خدا نكند و هر كه معصيت خدا نكند داخل بهشت مى شود .
  • 15)خوب است كه در روز جمعه خود را از كارهاى دنيا فارغ سازد و به آموختن مسائل دين مشغول شود. نه آنكه روز جمعه را به سير و گشت و تفرج در باغ ها، مصاحبت با اراذل و بی عاران ، مسخره گى ، عيب گويى مردمان خنده هاى قهقهه و خواندن اشعار ، صرف كند.
  • 16)مستحب است كه انسان در روز جمعه ، هزار مرتبه صلوات بفرستد.
  • 17)زيارت حضرت رسول صل الله عليه و آله و ائمه طاهرين عليه السلام در روز جمعه ، ثواب دارد.
  • 18)رفتن به زيارت قبر پدر و مادر و اموات در روز جمعه فضيلت بسيار دارد.
  • 19)خواندن دعاى ندبه در صبح جمعه ، مستحب مى باشد.
  • 20)مستحب است كه انسان هنگام زوال شمس ، دعايى را كه محمد بن مسلم از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده است ، بخواند كه اول آن چنين است : « لا اله الا اللّه و اللّه اكبر و سبحان اللّه و الحمد لله الذى لم يتخذ ولدا و ... » .
  • 21)خواندن نماز ظهر جمعه به سوره جمعه و منافقون و نماز عصر به سوره جمعه و توحيد مستحب است .
  • 22)خواندن دعاى « اللهم هذا يوم المبارك » از صحيفه كامله ، سوره قدر و دعاى عشرات در روز جمعه مستحب است .
مهربان بازدید : 39 یکشنبه 10 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

دانشجویی سر کلاس فلسفه نشسته بود. موضوع درس در باره خدا بود. استاد پرسید:

آیا در این کلاس کسی است که صدای خدا را شنیده باشد؟؟

کسی پاسخ نداد..

استاد دوباره پرسید:

آیا در این کلاس کسی است که خدا لمس کرده باشد؟؟

دوباره کسی پاسخ نداد..

استاد برای سومین بار پرسید:

آیا در این کلاس کسی است که خدا رادیده باشد؟؟

برای سومین بار هم کسی پاسخ نداد..

استاد با قاطعیت گفت: با این وصف خدا وجود ندارد..

دانشجو بر خواست و از هم کلاسهایش پرسید:

آیا کسی است که صدای مغز استاد را شنیده باشد؟؟

همه سکوت کردند.

آیا در این کلاس کسی است که مغز استاد را لمس کرده باشد؟؟

همچنان کسی چیزی نگفت.

آیا در این کلاس کسی است که مغز استاد را دیده باشد؟؟

وقتی برای سومین بار کسی پاسخ نداد. دانشجو نتیجه گیری کرد که استادشان مغز ندارد...

استاد با خجالت از کلاس بیرون رفت!

مهربان بازدید : 42 یکشنبه 10 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

تو میدانی چندساعت تا حضور بهار باقیست؟

سرما آخرین لجاجتهای خود را نشان میدهد

و زوزه کشان خود را

به شیشه ی پنجره ها می کوبد!

اما بی فایده است

بهار می آید

و همان سه ماه حضورش کافیست

تا نه ماه دیگر هم از او برکت و تقدس یابند!

نزدیکای بهار بود که اولین بارمن تو را دیدم!

اکنون بهار منتظرست

در پشت دروازه های شهر شب و روز ایستاده

او از کشور جاودانه های  خوبی و نیکویی می آید

او بزرگ خاندان اقلیم فصول است!

او  صاحب پیشنهاد پیوستن به پاکیهاست..

هرچند دیوها و شیاطین وکجیها بهار را برنمی تابند

اما هرگز نمی توانند پیش او مقاومت کنند

چون بهار از همه چیز  عبورمیکند!

همه قلعه ها و دیوارها

با یک چشم برهم زدن تسخیر او میشوند!

بهار کمندی دارد به بلندای باران

به گرمی خورشید

به پهنای دریا!

او با کوله باری از ارمغانه ونوید و تحول میرسد

سلاح او طراوت بخشیدن و وشکفتن ومیوه دادن  است!

و سپاهش سبزه ها و گلها و شکوفه ها و ابر و بادو باران

او می آید تازمین نفسی تازه کند!

مهربان بازدید : 36 یکشنبه 10 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

نمیدانم چرا من اینقدر هوای ابری را دوست دارم

شاید بخاطر اینست که همیشه هوای دلم ابریست

دوست دارم باران بیاید

علی الخصوص اگربهار باشد

وصدای شیروانیها و ناودانها دربیاید

یک سمفونی تمام عیار

واین وسط بلبل هم دیوانه وار برای خودش بخواند

 دوست دارم میان روز باران بیاید و همه را خیس کند

در خیابان

در کوچه

در همه جا

نه از این بارانها که همه چیز را آلوده تر می کند

بلکه از آن بارانهای درست و حسابی

باران برکت دار! باران حقیقی!

آن باران بیاید جویها را پاک کند

کمی طراوت تزریق کند به همه ءخاک ! به همه ی روح!

چتری هم نباشد

سقفی هم نباشد

دوست دارم باران بیاید همه کتها و مانتوها و کلاه ها و شالها را خیس کند

دوست دارم باران بیاید  و بر شانه های همه  پشت هم تلنگر بزند

دوست دارم همه این سرزمین را خیس کند

همه آنهایی که در روزمرگی  و خواب غرق شده اند را  خیس کند

من خیس شوم

تو خیس شوی

راستی تو آیا باران را دوست داری؟

مهربان بازدید : 43 یکشنبه 10 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

بوی بهشت بگذرد از هفت آسمان

تا در زمین رسد نفحاتش به خاکیان

این شاخ گل که شکفته است به طرف باغ

با این لطافت رخ و این نازبیکران

طی کرده صدهزارسنین و شهور را

آن سوی این زمین  و آن سوی این زمان

کین حسن عارضی که بیاراسته زمین

از جوهریست که باشد به لامکان

وین نقش و رنگ و بو که چنین جلوه گر شده

یک شمه است از گل آن باغ بی نشان

آن شاهد الست که جان بهار هاست

هرلحظه ای زغیب نمودست  گلفشان

گاهی کند زجامه ء غنچه سری برون

گاهی ز جیب  لاله و نسرین و ضیمران

فصل بهار آمده از ره که  هرطرف

نقشی پدید آورد از روضه ء جنان

 برکوه ودشت پربگشایند کبکها

برباغ و راغ نغمه بخوانند قمریان

سرمیدهند اشهد ان لا اله الا هو

هم سنبل و بنفشه و هم یاس و ارغوان

نرگس چنان خمارشده کز جمال او

سوسن خموش گشته به پیشش به ده زبان

تونیز دوستدار بهاری شبیه من

برخیز تا کنیم تماشای بوستان...

مهربان بازدید : 36 یکشنبه 10 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

دوباره موسم اردیبهشت است

همه جا سبز و سرخ ازباغ وکشت است

 

به پیش این همه زیبایی گل

نگاه خود فرو بستن چه زشت است

 

تو را شاید که آیینه بنامم

که صاف و سادگی ات در سرشت است

 

دل از بادبهاری گر نجنبد  

چه فرقی درمیان او  و خشت است

 

بماند یادگار از او غزلها

هرآنکه عشق او را سرنوشت است..

مهربان بازدید : 41 یکشنبه 10 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

پس از اینکه مرزهای شرقی ایران در جوار بابل قرار گرفت, آوازه انساندوستی و بزرگمنشی کورش به میانرودان رسید و بابلیان را که از جور ستمگری به نام نبونهید به تنگ آمده بودند بر آن داشت که دست استمداد بسوی کورش دراز کنند. فتح امپراطوری بابل برای کورش با همکاری مردم بابل و هماهنگی روحانیون مردوخ انجام شد.
کورش بزرگ با ایمانی که به اهورا مزدا داشت,  گشائی را به هدف برقرار کردن آشتی و آسایش و برابری و از میان بردن ستم و ناراستی انجام میداد. هر کشوری را که گشود, فرمانروائیش را دوباره به همان حکومتگران پیشین واگذاشته بود تا از سوی او سرزمین خودشان را با دادگری اداره کنند. در هیچ جا به معابد و متولیان امور دینی ملل مغلوب آسیب وارد نکرد
کورش پس از تسخیر بابل اعلام بخشش همگانی کرد, ادیان بومی را آزاد اعلام کرد, هیچ انسانی را به بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به جان و مال رعایا باز داشت و دستور داد خرابیهای جنگ را بازسازی کنند و در این راه خود پیش قدم شد و شروع به بازسازی دیوار شهر کرد. در میانرودان چهل هزار یهودی توسط شاهان آشور و بابل برای بردگی به این منطقه آورده شده بودند. کورش دستور آزادی آنها را صادر کرد و به آنها وعده داد موجبات برگشتشان را به سرزمینشان فراهم کند.بعد از فتح میانرودان, شام(سوریه) . فینیقیه و فلسطین نیز ضمیمه خاک ایران شدند
در استوانه معروف به اعلامیه حقوق بشر این پادشاه انساندوست چنین نوشته است:
منم کورش شاه جهان, شاه بزرگ, شاه شکوهمند, شاه بابل, شاه سومر و اکاد, شاه چهار اقلیم بزرگ جهان, پور کمبوجیه شاه بزرگ شاه انشان, نوه کورش شاه بزرگ شاه انشان, از دودمان شاهان روزگاران دور…. هنگامی که دوستانه قدم درون بابل نهادم و در میان هلهله های شادی مردم کاخ شاهان و تختگاه آنها را به تصرف در آوردم سلطان بزرگ مردوخ دلهای نیک مردان بابل را با من همراه ساخت زیرا من همواره بر آن بودم که او را بزرگ بدارم و بستایم. سپاه بزرگ من در آرامش و نظم وارد بابل شدند من به هیچکس اجازه ندادم که در سومر و اکاد دست به تجاوز و تعدی بزند.من در بابل و دیگر شهر های مقدس نظم و امنیت برقرار کردم.از آن پس مردم بابل به آزادی رسیدند و یوغ بردگی از دوششان برداشته شد… مردم این سرزمینها را به سرزمینهایشان برگرداندم و املاکشان را به آنان باز دادم.
رفتار انساندوستانه کورش با اقوام معلوب از او یک شخصیت مقدس و مافوق بشری ساخت. روحانیون بابل او را پیامبر مردوخ , و انبیای اسرائیل او را شبان یهوه و مسیح موعود و تجسم عینی خدای دادگستر خوانده اند.  او را ذوالقرنین می دانند.که نامش در قرآن آمده است .
مرزهای کشور کورش در شرق از حدود رود سند و رود سیحون آغاز می شد و در غرب به دریای مدیترانه و دریای اژه می رسید.نقش کورش در سازندگی تاریخ اهمیت ویژه ای دارد. در این زمینه گزینوفون می گوید: “کشور کورش بزرگترین و شکوهمندترین بود و این سرزمین پهناور را کورش به نیروی تدبیرش یک تنه اداره می کرد. کورش چنان به ملتهائی که در این سرزمینها می زیستند دلبستگی داشتو از آنها مواظبت می نمود که گوئی همه آنها فرزند اویند.مردم این سرزمینها نیز به بوبه خود ویرا پدر و سرپرست غمخوار خودشان می دانستند. کارگزاران دولت در عهد کورش به تمامی عهد و پیمانها و سوگندهایشان وفاداری نشان میدادند و از او فرمان می بردند.”
کورش پس از حدودا ۲۳ سال فرمانروائی درگذشت و پیکرش در پاسارگاد به خاک سپرده شد.

مهربان بازدید : 36 یکشنبه 10 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

باغبانی پیرم

                      که به غیر از گلها از همه دلگیرم

کوله ام غرق غم است 

آدم خوب کم است

                           عده ای بی خبرند

                          عده ای کور و کرند

                                                                              اندکی هم پکرند

و

میان رفقا عده ای مثل شما تاج سرند

مهربان بازدید : 52 جمعه 01 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

موضوع : مسافر تقدیر ,

 

یا ایتها انفس المطمئنه...


یک صلوات سبز

اینجا و امروز دور هم جمع شدیم تا با هم ما همه شادمهری ها مرگ سونارا خانم رو به خانوده شون تسلیت بگیم جمع شدیم تا بگیم اگر کسی پر پرواز ما و شکسته و بسته اگر چه تقدیر بی تقصیر نیست اما ما هستیم کنار هم به شوق هم زندگی می کنیم جمع شدیم تا بگیم آبجی سونارا توی اونروزهایی که توی آینه خودتو شکسته تر از یک دقیقه قبل می دیدی همونروزایی که از شیمی درمانی می گفتی ما دلمون با تو بود و تا همیشه یاد تو هستیم شاید توی این دنیا پشت این همه فاصله نتونیم به آرزوهامون برسیم به آرزوهایی که مثل آرزوی تو اونقدر کوچیک بود اما یه روز خوب میاد! یه روزی که شاید توی این دنیا بین این همه دلهای سنگی نباشه!

یه روز خوب میاد شاید همین امروز یه روزخوبه یه روزه خوب هست که ما دستهامون به دست هم گره زدیم و داریم از خاطره شدن یه نفر حرف می زنیم که همه دنیا خاطره هست و همه ما فقط یک خاطره میشیم.

مطمئن باشید  یه روز خوب میاد همون روزی که هیچ کس بیمار نیست هیچ کس دلگیر نیست هیچ کس فقیر نیست هیچ کس دلتنگ نیست یه روز خوب میادهمون روزی که همه آزادیم و پرواز و از ته دلمون فریاد می زنیم....

بیشتر از این صحبت نمی کنم فقط  میخوام بگم که صلوات برای شاددی روح آبجی سونارا فراموش نشه لطف کنید توی قسمت نظرات صلوات خودتون رو ختم کنیدتا همه  بدونند که ما هنوز هم یه جایی ازین دنیای بزرگ برای کسی که بین مون نیست قلبهامون می تپه!

شب و نگاه خیس تردید پشت حصار لحظه هاست

بال و پرت اگر که بسته س شوق پریدنت کجاست؟

نذار که شعله نگات خونه رو آتیش بزنه

عروسک کوچیک تو تو قاب آینه بشکنه

غرور آسمون و بشکن قفس برای تو کمه

رو زخم کهنه دل تو فقط رهایی مرهمه

مهربان بازدید : 34 جمعه 01 اردیبهشت 1391 نظرات (0)
در وصف......

از صفر من تا بیست تو راهی به جز تقدیر نیست 

دلخوش به استادم نکن
حذف اظطراری دیر نیست

من غایبم یا در سکوت,تو حاضر و در گفتگو

من غافل از استاد و درس,تو می نویسی مو به مو

با جزوه و فرمول بیا,تا پاس کنم یک واحدی

چیزی نخواندن بهتر از یک شب تلاش بیخودی


با عشق در دانشکده جایی برای درس نیست

البته ترم هفت و هشت,دیگر مجال ترس نیست 

دانشجو گر عاشق شود,بی پرده مشروط می شود

چیزی شبیه آب هویج با کوفته مخلوط می شود

تقدیم به همه دوستان

مهربان بازدید : 39 جمعه 01 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

آیه یاس می خوانیم و می گوییم: نیا آقا. فلان و به امان است نیا آقا. وضعیت خراب است نیا آقا. هوا پس است،‌ نیا آقا...
اگر از زمانه گله مندیم و ناراضی از  اوضاع اجتماعی، چرا از نیامدن حضرت سخن می کنیم؟ مگر نه این است که اگر او بیایید عاقبت دنیا به خیر خواهد شد؟ پس دردمان چیست که مدام غزل قصیده سر می دهیم و حرف از نیامدن "بقیه الله فی ارضه" می زنیم؟ دست روی دست گذارده ایم تا فساد و تباهی بر زمین سایه گستراند و مردی بیایید همهء تیرگی ها را از میان ببرد؟
منتظریم بیاید مصلح کل و همه چیز را اصلاح کرده و رفاهمان تامین شود؟ این چگونه انتظاری است؟


نه شرم و حیا نه عار داریم از تو
اما گله بی شمار داریم از تو
ما منتظر تو نیستیم آقا جان
اما همه انتظار داریم از تو


تنها انتظار داریم از تو


برای ظهور حضرت حجت ارواحنا له الفداء چه کرده ایم؟ تنها ادعای منتظر بودن داریم... چه زمینه سازی برای تعجیل فرجش انجام داده ایم؟ چه نشانه ای داریم تا ثابت کنیم ما اهل کوفه نیستیم؟ براستی چه مدرکی داریم تا اثبات کنیم ما اهل مدینه نیستیم که مولایمان را دست بسته ببرند و همسرش را سیلی بزنند بین کوچه و بین در و دیوار قرار دهند و ما ساکت بنشینیم؟


نه فقط چشم ماست منتظرت
ملک بی‌انتهاست منتظرت
از همان شب‌ که وحی نازل شد
خاتم‌الانبیاست منتظرت
چهار ارکان کعبه،حجر و مقام
مروه، زمزم، صفاست منتظرت
از شب رحلت رسول‌الله
علیِ مرتضاست منتظرت
کوچه‌های مدینه می‌گویند
حسن مجتباست منتظرت
از زمانی که گوشواره شکست
چشم خیرالنساست منتظرت
به خداوند می‌خورم سوگند
خود خون خداست منتظرت
بر سر قب? مزار حسین
پرچم کربلاست منتظرت
علم و مشک و دست چشم بر راه
ساقی نینواست منتظرت
نوک نی پای خطب? زینب
سرِ از تن جداست منتظرت
صوت قرآن سیدالشهدا
سرِ از تن جداست منتظرت
اگـر آتش از آسمـان بارد
شیعه تنها تو را تو را دارد...

مهربان بازدید : 42 پنجشنبه 24 فروردین 1391 نظرات (0)
چهل حديث حجاب (مرد و زن) * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 1- امام علي عليه السّلام فرموده اند : پوشيده و محفوظ داشتن زن مايه آسايش بيشتر و دوام زيبايي اوست . غرر الحكم(5820) * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 2- امام صادق عليه السلام مي فرمايند: حجاب زن براي طراوت و زيبايي اش مفيدتر مي باشد. ( المستدرك, ج5) * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 3- اميرالمومنين عليه السلام در وصيت خود به امام حسن مجتبي عليه السلام فرمود: با پوشش و حجابي كه براي همسرانت قرار مي دهي, چشم آنان را از هوس و حرام بازمي داري, چرا كه حجاب براي آنها ثبات بيشتري به ارمغان مي آورد. از خروج بي حساب و بي رويه زنان جلوگيري كن, زيرا مفاسدي دارد و اگر مي تواني, كاري كن كه همسرانت غير از تو را نشناسند و با مردان رفت و آمد نداشته باشند * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 4- حضرت موسي بن جعفر عليه السلام از پدران گراميش از حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام نقل فرمود كه: روزي شخص نابينايي اجازه ورود خواست. فاطمه عليهاسلام برخاست و چادر به سر كرد. رسول خدا فرمود: چرا از او رو مي گيري, او كه تو را نمي بيند؟ فاطمه عرض كرد: او مرا نمي بيند, اما من كه او را مي بينم. و او اگر چه مرا نمي بيند ولي بوي مرا كه حس مي كند * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 5- رسول خدا(ص) از حضرت جبرئيل(ع) سوال نمود كه آيا فرشتگان خنده و گريه دارند؟ جبرئيل فرمود: بله. (يكي از آنجاهايي كه فرشتگان مي خندند) زماني است كه زن بي حجابي و بدحجابي مي ميرد, و بستگان او را در قبر مي گذارند و روي آن زن را با خشت و خاك مي پوشانند تا بدنش ديده نشود. فرشتگان مي خندند و مي گويند: تا وقتي كه جوان بود و با ديدنش هر كسي را تحريك مي كرد و به گناه مي انداخت(پدر و برادر و شوهرش و...از خود غيرت نشان ندادند) و او را نپوشاندند, ولي اكنون كه مرده و همه از ديدنش نفرت دارند او را مي پوشانند. * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 6- در يك روز باراني حضرت علي(عليه السلام) با پيامبر(صلي الله عليه وآله) در بقيع بودند كه زني سوار بر الاغ از آن جا عبور مي كرد. ناگهان پاي الاغ در چاله اي فرو رفت و زن از بالاي آن به زير افتاد. رسول خدا به سرعت روي خود را برگرداند. حاضران به رسول خدا گفتند اين زن شلوار به تن دارد. حضرت سه بار فرمود: خداوند زنان شلوار پوش را رحمت كند. سپس فرمودند: اي مردم! شلوار را به عنوان پوشش برگزينيد چرا كه از پوشاننده ترين لباس هاي شماست . و به وسيله ي آن از زنان خود به هنگام خروج آنان از منزل محافظت كنيد. (البته بايد توجه داشت كه پيامبر, شلوار را به عنوان مكمل پوشش مطرح كردند, نه جايگزين پوشش!) * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 7- پيامبر فرموده اند:خدا مرداني را كه شبيه زن مي شوند و زناني را كه خود را شبيه مرد قرارمي دهند , نفرين كرده است. * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 8- رسول خدا(ص) فرمودند:سه گروه, هرگز داخل بهشت نمي شوند :1- زني كه خود را درلباس وحركات وامور ديگر شبيه مرد سازد و... * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 9- امام علي عليه السلام مي فرمايد: بهترين لباس لباسي است كه تو را از خدا به خود مشغول نسازد. * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 10- در حديث قدسي آمده است :به بندگانم بگوئيدبه لباس دشمنانم در نيايند و خود را شبيه دشمنان من نكنند كه در اين صورت آنها هم دشمنان من خواهند بود * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 11- پيامبر مي فرمايند:خداوند شما را از عريان شدن نهي كرده است پس شرم كنيد از فرشتگاني كه همراه شما هستند همان گرامياني كه از شما جدا نمي شوند مگر هنگام قضاي حاجت و خلوت كردن با همسر * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 12- از رسول خدا(صلي الله عليه وآله) پرسيدند: آيا در تنهايي مي توانيم كشف عورت كنيم؟ حضرت جواب دادند: خداوند بيش از مردم سزاوار است كه از او شرم شود.( سنن ابن ماجه ) * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 13- رسول خدا(صلي الله عليه وآله)فرمودند: خداوند شما را از عريان شدن بازداشته است (بحار الانوار ج. 56) لذا از عريان شدن بپرهيزيد.( سنن الترمذي ) * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 14- حضرت علي(عليه السلام) مي فرمايند: وقتي كسي عريان شود, شيطان به او نظر مي اندازد و در او طمع مي كند پس خود را بپوشانيد.( تهذيب ) * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 15- پيامبر سه بار فرمود :خدايا ! زنان شلوار پوش را بيامرز . اي مردم ! شلوار بپوشيد كه شلوار پوشاننده ترين جامه هاي شماست و زنان خود را در موقعي كه بيرون مي آيند با شلوار حفظ كنيد * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 16- پيامبر فرمود: صيانت زن او را شادابتر و زيبايي اش را پايدارتر مي كند * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 17- پيامبر فرمود: غذائي بخور كه خود مي پسندي ولي لباسي بپوش كه مردم مي پسندند * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 18- در روايت است كه براي پيامبر چند قواره پارچه آوردند پيامبر قواره اي را به يكي از ياران خود داد و به او فرمود كه اين را دو قسمت كن: قسمتي را براي خود جامه كن و قسمت ديگر آن را به همسرت بده تا براي خود روسري كند. بعد به وي فرمود: به همسرت بگو براي اين پارچه آستري فراهم كند تا بدن وي از زير آن نمايان نباشد.( سنن أبي داود, ج 2) * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 19- رسول خدا (صلي الله عليه واله) فرمودند: هلاكت زنان امت من در دو چيز است: طلا و لباس نازك .( شيخ مفيد, امالي). * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 20- حضرت علي(ع) فرمودند: بر شما باد بر پوشيدن لباس ضخيم چرا كه هركس لباسش نازك باشد, دينش نازك است. * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 21- اسماء دختر ابوبكر و خواهر عايشه به خانه پيغمبراكرم(ص) آمد درحالي كه جامه هاي نازك و بدن نما پوشيده بود.رسول اكرم(ص)روي خويشرا ازوي برگرداند و فرمود:اي اسماء همين كه زن به حد بلوغ رسيد سزاوار نيست چيزي از بدن او ديده شود مگر ازمچ دست به پايين و صورتش(الدرالمنثورج 5) * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 22- رسول خدا(ص) وضعيت دوران ما را از قبل پيش بيني مي كنند: در آخر امت من, مرد نماهايي هستند كه سوار بر وسايل نقليه خود, بر در مساجد پياده مي شوند. زنان اينان, پوشيده هايي برهنه اند كه موهايشان برآمده است. اين ها زنان نفرين شده اند.( المحاسن, ج1) * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 23- رسول خدا(ص) مي فرمايد: براي زن جايز نيست مچ پايش را براي مرد نامحرم آشكار سازد و اگر مرتكب چنين عملي شد اول اينكه: خداوند سبحان هميشه او را لعنت مي كند. دوم اينكه: دچار خشم و غضب خداوند بزرگ مي شود. سوم اينكه: فرشتگان الهي هم او را لعنت مي كنند. چهارم: عذاب دردناكي براي او در روز قيامت آماده شده است.هر زني كه به خداوند سبحان و روز قيامت ايمان دارد زينتش را براي غير شوهرش آشكار نمي كند و همچنين موي سر و مچ پاي خود را نمايان نمي سازد و هر زني كه اين كارها را براي غيرشوهرش انجام دهد دين خود را فاسد كرده و خداوند را نسيت به خود خشمگين كرده است. * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 24- رسول خدا (صلي الله عليه واله) فرمودند:1- زر و زيور خود را در منظر و ديدگاه غيرشوهر مگذار و در غياب شوهر خود را خوشبو مكن و مچ پا را نشان مده اگر چنين كنيد دينتان را تباه و خدا را به خشم آورده ايد. * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 25- پيامبر اكرم(ص)زنان را از پوشيدن لباس هاي توجه برانگيز بر حذر مي داشتند. * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 26- امام صادق(ع) به يكي ازخواهران محمدبن ابي عمير فرمود : وقتي كه به ديدار برادرت رفتي لباسهاي رنگارنگ و تحريك آميز برتن نكن. * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 27- رسول حق (ص) به حولا فرمود :روسري خود را كه جلب نظر مي كند نشان مده اگر چنين كني دينتان را تباه و خدا را به خشم آورده اي. * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 28- امام رضا (ع):هر كس لباس بپوشد تا مباهات و جلوه گري كند خدا رحمتش را از او باز مي دارد .(همراه با نماز) * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 29- پيامبر فرمود: لباسي بپوش كه انگشت نماي مردم نشوي و عزت واحترامت هم محفوظ بماند. * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 30- فضيل بن يسار مي گويد از امام صادق عليه السلام پرسيدم كه آيا ساعد هاي زن از قسمتهائي است كه بايد از غير محارم بپوشاند ؟ فرمود بلي و آنچه زير روسري قرار مي گيرد بايد پوشيده شود همچنين از محل دستبند به بالا بايد پوشيده شود . (كافي جلد 5 ) * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 31- نمايان ساختن تمام بدن براي زوج رواست و سر و گردن را مي توان در برابر پسر و برادر آشكار كرد, اما در برابر نا محرم بايد از چهار پوشش استفاده كرد: پيراهن (درع), روسري (خمار), پوششي وسيع تر از روسري كه بر روي سينه مي افتد (جلباب) و چادر (ازار).(مجمع البحرين). * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 32- عايشه مي گويد: دختر عبدالله بن طفيل كه برادر مادري من بود در حالي كه زينت كرده بود به خانه ام آمد. در همان هنگام پيامبر(صلي الله عليه وآله)نيز وارد شد و هنگامي كه او را ديد از او روي برگرداند. عايشه گفت يا رسول الله اين دختر, بردار زاده من و خردسال است! پس پيامبر فرمود: هنگامي كه زن به دوران عادت ماهانه رسيد بر او جايز نيست كه جز روي خود موضع ديگري را نمايان كند.( جامع البيان, ج 9) * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 33- امام صادق(ع) مي فرمودند: سزاوار نيست زن مسلماني, لباسي بپوشد كه بدن وي را نمي پوشاند * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 34- عبداللّه بن عباس, مفسّر و شاگرد سرشناس اميرالمؤمنين علي(ع) گفته است:زن (بايد) مو و سينه و دور گردن و زير گلوي خود را بپوشاند. ( مجمع البيان, ج7) * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 35- از حديث امام باقر استفاده مي شود كه محارم زن مانند برادر, پدر و ... حق ندارند به همه جاي زن بنگرند و زن نيز نبايد بگذارد پايين تر از جاي گردنبد و بالاتر از مچ دست آشكار گردد. چنين نيست كه زن نزد محرمها, هر لباسي بپوشد و با هر آرايشي بيرون آيد واندام خود را بنماياند. * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 36- يكي از اصحاب پيامبر مي گويد روزي نشسته بودم و لباسم كنار رفت و ران پايم پيدا شد. پيامبر كه در حال عبور بودند, به من گفتند: ران خود را بپوشان كه جزء عورت است.( مسند احمد )(قابل توجه برخي آقايان) * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 37- حضرت موسي(عليه السلام) آن قدر بر پوشيدگي خود محافظت مي كرد كه مردم مي پنداشتند وي بيماري جسماني دارد. رسول خدا(صلي الله عليه وآله) درباره ي او مي فرمود: همانا موسي مردي باحيا و پوشيده بود كه به دليل حيايش, هيچ نقطه از بدن وي ديده نشد و لذا هنگامي كه مي خواست وارد آب شود تا بدنش وارد آب نمي شد, لباس خود را بيرون نمي آورد در حالي كه بني اسرائيل حيا نمي كردند و در برابر هم براي شستشو برهنه مي شدند و به يكديگر نگاه مي كردند. * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 38- پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) هم هرگاه مي خواستند غسل كنند, كسي به وسيله ي پرده ايشان را مستور مي ساخت. * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 39- امام صادق(عليه السلام) پوشيدگي شديد لقمان را از علل حكيم شدن وي مي دانند. (قابل توجه كساني كه مي گويند پوشش فقط براي زن است) * ____________________________________________________________________________ * * ____________________________________________________________________________ * 40- پيامبر روزي يكي از كارگران خود را ديد كه در فضاي باز غسل مي كند. به وي فرمود: نمي بينم از خدايت شرم كرده باشي! مزدت را بگير ما نيازي به تو نداريم.( المصنف ) * ____________________________________________________________________________ * كتابخانه مجازي نيريزي - منبع مطلب منتشر شده * ____________________________________________________________________________ * كتابخانه مجازي نيريزي - منبع مطلب منتشر شده * ____________________________________________________________________________ * كتابخانه مجازي نيريزي - منبع مطلب منتشر شده
مهربان بازدید : 36 شنبه 27 اسفند 1390 نظرات (0)

هفت‌سین سفره‌ای است که ایرانیان هنگام نوروز می‌آرایند. این سفره ممکن است روی زمین یا روی میز گذاشته شود. اعضای خانواده معمولاً لحظهٔ تحویل سال را در کنار سفرهٔ هفت‌سین می‌گذرانند. بعضی سفره را در مدت سیزده روز نوروز نگه می‌دارند و در پایان این دوره، در روز سیزده نوروز، سبزه را به آب می‌دهند.

سفرهٔ هفت‌سین منحصر به نوروز نیست و بعضی این سفره یا مشابهش را برای مراسم ازدواج یا شب چله تهیه می‌کنند.

به گفتهٔ دانشنامهٔ ایرانیکا، ملت‌های دیگری که با ایرانیان فرهنگ و سنت‌های مشترک دارند (مانند افغانان، تاجیکان، و ارمنیان) این سفره را حاضر نمی‌کنند و این سفره حتی بین کردها و زرتشتیان (که هر دو معمولاً از حافظان سنت‌های باستانی ایرانی بوده‌اند) نیز معمول نبوده است، هر چند اخیراً سفرهٔ هفت‌سین در میان زرتشتیان شهرنشین معمول شده است.

سین‌ها

در سفرهٔ هفت سین معمولاً هفت جزء یا بیشتر که با حرف سین آغاز می‌شوند قرار می‌گیرد که معمولاً از مجموعهٔ زیر انتخاب می‌شوند: سیر، سیب، سبزه، سنجد، سرکه، سمنو، سماق، سنبل، سکه، سپند، سپستان، سوهان، سوسن، سرمه، سنگک، سبزی، سیاهدانه. از این سین‌ها (و نیز اجزاء دیگر این سفره) معمولاً به نماد مفاهیمی چون نوزایی، باروری، فراوانی، ثروت، و مانند آنها یاد می‌شود. بعضی نیز این اجزاء را به خدایان ایران باستان، بالاخص آناهیتا و سپندارمذ، ایزدبانوهای آب و خاک، نسبت می‌دهند.

سبزه از اجزای اصلی سفره شمرده می‌شود و معمولاً از گندم، یونجه، یا عدسِ سبزشده است که ممکن است بر کوزه سبز کنند. از دیگر اجزای خاص‌تر این سفره می‌توان از سمنو و سنبل نام برد که در مواقع دیگر سال کمتر حضور دارند.

سایر اجزاء

مرسوم است اجزاء دیگری هم در سفره چیده می‌شود. این اجزا ممکن است برای زینت یا کامل کردن مجموعه باشند. از جملهٔ این اجزاء می‌توان از آینه، کتاب (کتاب مقدس یا مجموعهٔ اشعار از قبیل دیوان حافظ و شاهنامهٔ فردوسیشمعدان (در بعضی سنت‌ها تعداد شمع‌ها به تعداد فرزندان خانواده است)، تخم مرغ رنگی، میوه، گل، شیرینی، آجیل، نان، شیر، ماست، پنیر، گلاب، عسل، شکر، تنگ یا کاسهٔ آب (معمولاً حاوی برگ یا ماهی یا انار یا ترنج یا سایر مرکبات)، بیدمشک، بادبزن و سبزی خوردن نام برد.

آینه و کتاب در کنار آن هم از اجزائی است که در بسیاری از سفره‌های هفت سینی چیده می‌شود. برخی بر این باورند که سکه که نماد «دارایی» وآب که نماد «پاکی و روشنایی» است بهتر است در کنار هم قرار گیرند و سکه را درون ظرفی از آب سر سفره می‌گذارند. یا به امید ازدیاد ثروت، سکه را بر آینه می‌گذارند.


شهر ولادی وستوك یكی از شهرهای زیبای روسیه است

مهربان بازدید : 60 شنبه 20 اسفند 1390 نظرات (0)


یک میلیونر آمریکایی مسلمان شد

به گزارش شیعه آنلاین، یک میلیونر آمریکایی که وکلای سرشناس ایالت لس آنجلس آمریکا به شمار می رود، اخیرا به دین مبین اسلام گروید.
این میلیونر آمریکایی «مارک شیفر» نام دارد. او پس از سفر به عربستان سعودی و بازدید از مسجد الحرام و مسجد النبی (ص)، مسلمان شد.
وی پس از مسلمان شدن طی گفتگویی در این باره گفت: احساس می کنم دوباره متولد شده ام و زندگی را از نو آغاز کرده ام..........

نوای اذان زن گرجستانی را مسلمان کرد

 

یک معلم زن گرجستانی با گفتن شهادتین مسلمان شد و پس از آن نام خود را به «مریم» تغییر داد.

 

به گزارش خبرگزاری اهل بیت (ع) ـ ابنا ـ «آنا دارسافلیدزه»،معلم گرجستانی، با حضور در دارالافتاء شهر "بای شهیر" از توابع قونیه ترکیه با گفتن شهادتین مسلمان شد و پس از آن نام خود را به «مریم» تغییر داد.

براساس اینگزارش وی به مدت یک سال در این شهر ترکیه حضور زندگی کرده و با آداب اسلامی آشنا شده است................


 

   


راوندى در كتاب با عظمت «الدّعوات» نقل مى‏كند:

«ربیعة بن كعب از یاران پیغمبر صلى الله علیه و آله مى‏گوید: یك روز خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله رفتم. حضرت فرمودند: ربیعه! هفت سال است كه دارى به من خدمت مى‏كنى. در كارها به تو مراجعه مى‏كنم و تو برایم انجام مى‏دهى. به خاطر این زحماتى كه كشیدى و خدمتى كه به من كردى، حاجتى نمى‏خواهى؟ دیدم پیغمبر صلى الله علیه و آله این گونه فرمود، گفتم: یا رسول اللّه! به من مهلت مى‏دهى كه بعد به شما بگویم؟

فرمودند: بله.

ربیعه مى‏گوید: فرداى آن روز به خدمت پیغمبر صلى الله علیه و آله رفتم، تنها بود. گفتم: آقا! حاجتم را بگویم؟ فرمودند: بگو. گفت: از پروردگار بخواه كه من را با شما شانه به‏ شانه هم وارد بهشت كند.

آفرین به همت بلند. فرمود: كسى یادت داده است؟ گفتم: نه. فرمود: این حاجت را از كجا آوردى؟ گفت: دیروز كه از اینجا رفتم، فكر كردم از شما یك ثروت فراوان بخواهم كه به خدا بگویى به من بدهد، دیدم ثروت در معرض نابودى است.

چه فایده‏اى دارد؟ الآن كسانى كه یك میلیارد و دو میلیارد ثروت دارند، استفاده هم نمى‏كنند، این اسكناس‏ها با كاغذ روزنامه‏هایى كه دور مى‏اندازیم چه فرقى مى‏كند؟

گفتم: به شما بگویم كه براى من طول عمر بخواهید. باز دیدم كه آخرش باید بمیرم، چه فایده‏اى دارد؟ گفتم: پس به شما بگویم كه از خدا بخواهید تا در قیامت مرا شانه به شانه شما وارد بهشت كند.

رسول خدا صلى الله علیه و آله سرشان را ساعتى پایین انداختند، بعد سر برداشتند و فرمودند:

این حاجت تو را از خدا مى‏خواهم، ولى تو كه هفت سال به من خدمت كردى، یك كمك دیگر هم به من بده! گفتم: چه كار كنم؟ فرمودند: با قدم طاعت و سجده فراوان مرا كمك كن! تا در قیامت بتوانى با من بیایى.

گر قدمت هست چو مردان برو

 

ور عملت نیست، چو سعدى بنال

عمر خود را در چه پایان برده‏اى؟

 

قوت و قوّت در چه فانى كرده‏اى؟

وهر دیده كجا فرسوده‏اى؟

 

پنج حسّ را در كجا پالوده‏اى؟

چشم و هوش و گوش و گوهرهاى عرش‏

 

خرج كردى، چه خریدى تو ز فرش؟ «3»

     

سرمایه‏هاى خدا داده را كجا بردى؟ پاى چه كسى خرج كردى؟ در چه مسیرى هزینه كردى؟ و از این همه خرج كردن‏ها، چه چیزى بدست آورده‏اى؟ حالا كه مهلت به تو داده‏اند كه ماه مبارك رمضان را درك كنى و وارد این فضاى مبارك شوى، بیا با قدم طاعت و عبادت به جانب محبوب حركت كن. هرگز نگو: پیر شده‏ام، دیر شده، قبولم نمى‏كنند.

کوچکترین قرآن دنیا در مانه و سملقان رونمایی شد

 

کوچکترین قرآن دنیا در نمایشگاه بزرگ کتاب در شهرستان مانه و سملقان رونمایی شد.

 

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ به نقل از روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مانه و سلمقان، «اسماعیل مقدس»، رئیس این اداره گفت: این قرآن به لحاظ  حجم وابعاد کوچکترین قرآن چاپی دنیا است.

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مانه و سلمقان، افزود: این قرآن با مشخصات 2/1 در 5/1 سانتی متر و دارای 365 صفحه و جلد چرمی با طراحی خاص محصول سال 2010 کشور مصر است که توسط انتشارات دارالعلم لبنان از کشور مصر وارد کشور ما شده است.

وی با بیان اینکه مراسم رونمایی از ریزترین نوشته دنیا در نمایشگاه بزرگ کتاب در شهرستان مانه و سملقان انجام شد افزود: ریزترین نوشته دنیا بر روی دانه برنج شامل سوره مبارکه توحید است که در نوع خود منحصر به فرد و بی نظیر است که این اثر فاخر و گرانبها با چشمان مسلح قابل رویت نبوده و باید از میکروسکوپ برای مشاهده آن استفاده کرد.

علامه مجلسى از حضرت صادق (ع) روایت مى‏كند: به هنگام ورود به شهر كوفه از مسجد سهله دیدن كن و در آن مكان مقدس نماز بگزار و حل مشكلات دینى و دنیائى‏ات را در آنجا از خدا بخواه، زیرا مسجد سهله خانه حضرت‏ ادریس است، انسان بزرگوارى كه در آنجا به پیشه خیاطى مشغول بود و نمازش را در آن مكان پاك اقامه مى‏كرد.

آرى كسى كه در آنجا دست نیاز به سوى بى‏نیاز بردارد بى‏پاسخ نمى‏ماند و در قیامت در كنار ادریس از مقام رفیعى برخوردار خواهد شد، و به سبب عبادت و اظهار نیازمندى در آن مسجد، از ناراحتى‏هاى دنیائى و شر دشمنان در پناه حق قرار خواهد گرفت. طبرسى در تفسیر بسیار پر ارزش مجمع‏البیان مى‏گوید: حضرت ادریس از قدیمى‏ترین پیامبران خدا و جد پدرى نوح بوده است. توجه داشته باشید كه حضرت ادریس پیش از نوح مى‏زیسته و فرهنگش همراه نماز بوده و محل اقامه نمازش چنان با ارزش و داراى معنویت است كه حضرت صادق (ع) دعاى دعا كننده در آن مقام را مستجاب مى‏داند.


س: اگر كسى عمداً نماز خود را به تأخیر اندازد و همیشه در آخر وقت بخواند. آیا این عمل حرام است؟ عقاب اخروى دارد؟
ج) سبك شمردن نماز شرعاً حرام و موجب استحقاق عقاب است و در غیر این صورت معصیتى نكرده، بلكه فضیلتى را از دست داده است
.









 

 

عناوین کارت پستال ها و آلبوم ها


کارت پستال ولادت امام حسن عسکری (ع)

 


 

تبریک پیوند آسمانی ازدواج | vefagh.co.ir

تبریک پیوند آسمانی ازدواج | vefagh.co.ir

 

لیست پیام های تبریک پیوند آسمانی ازدواج


 

تبریک پیوند آسمانی ازدواج | vefagh.co.ir

 


 آلبوم و آرشیو کارت پستال ها | کارت پستال های ازدواج | www.vefagh.co.ir

 آلبوم و آرشیو کارت پستال ها | کارت پستال های ازدواج | www.vefagh.co.ir

 



 آلبوم و آرشیو کارت پستال ها | کارت پستال عید نوروز | www.vefagh.co.ir

 آلبوم و آرشیو کارت پستال ها | کارت پستال عید نوروز | www.vefagh.co.ir

 آلبوم و آرشیو کارت پستال ها | کارت پستال عید نوروز | www.vefagh.co.ir

 آلبوم و آرشیو کارت پستال ها | کارت پستال عید نوروز | www.vefagh.co.ir

 آلبوم و آرشیو کارت پستال ها | کارت پستال عید نوروز | www.vefagh.co.ir


 

 

 

 

 

 


 


 

   

امام صادق علیه السلام در پاسخ به چنین سوال  فرمودند : وقتی ایه نماز بر پیامبر (ص) نازل شد سه ركعتی و چهار ركعتی ان نام برده نشد، تا اینكه پامبر (ص) احكام ان را برای مردم بیان كرد، ایه زكات كه نازل شد اسم برده نشد كه زكات از هر چهل درهم یك درهم است تا اینكه احكام ان را برای مردم شرح دهد.

 وقتی ایه حج به مردم نازل شد نگفت هفت دور طواف كنید تا اینكه رسول گرامی اسلام (ص) احكام حج را برای مردم توضیح داد، در قرآن نامی از بیشتر پیامبران برده
نشده است، تنها 26 تن نام برده شده‏ اند ؛دلیل آن نیست که آنان پیامبر یا رسول نبوده‏اند، زیرا قرآن خود میفرماید:

 « وَ لَقَدْ أرْسَلْنا رُسُلاً مِنْ قَبْلِکَ مَنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَیْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَیْکَ ؛ 1پیش از تو رسولانی فرستادیم که سرگذشت گروهی را برای تو ذکر کردیم و سرگذشت گروهی را ناگفته گذاشتیم»،
 وقتی ایه اطاعت از اولی الام
ر«اَطِیعُواْ اللهَ وَاَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَاُوْلِی الاَمْرِ مِنکُمْ »2 نازل شد

قران
توضیح و تفسیر ان نیز گفته نشد،تا اینكه پیامبر (ص)برای مردم توضیح داد منظور صاحبان امر (اوصیای پیامبر ) امام علی(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و نه امام دیكر هستند3 قران در صدد بیان كلیات است نه جزئیات اگر قرار باشد همه چیز در قران ذكر شود قران چند جلدی باید نازل می شد
پی نوشت:
-1سوره غافر، آیه 78
2-سوره نساء ،ایه  59
3- پرسشهای مردم  پاسخهای امام صادق (ع) ج 1ص 308
 


آیا در مغرب زمین(قاره آمریکا که هنوز کشف نشده بود) و خاور دور ، پیامبری ظهور کرده است؟

به عبارتی دیگر خداوند برای سرزمینهای دور چون آمریکا و افریقا و چین و ژاپن پیامبرانی را فرستاده است ؟یانه؟


جواب :
دلیلی نداریم بر اینکه خداوند برای این سرزمینها پیامبری نفرستاده باشد ، چنانچه که آیه 24 سوره فاطر می فرماید:« ... وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِیهَا نَذِیرٌ‌»«... و هیچ امتى نبوده مگر اینكه در آن هشداردهنده‌اى بوده است» این آیه همه امتها را شامل است یعنی هیچ امتی - چه در مشرق و چه در مغرب ، چه در شمال و چه در جنوب -بدون بیم دهنده نیست .
علاوه بر این پیامبرانی در وجود داشته اند که آمار و شمارشان در کتب روایی هست و تنها نام برخی از آنها در قرآن ذکر شده است، همانطور که خداوند متعال در آیه شریفه 78 از سوره مومن به رسول خویش می فرماید: « وَلَقَدْ أَرْ‌سَلْنَا رُ‌سُلًا مِّن قَبْلِكَ مِنْهُم مَّن قَصَصْنَا عَلَیْكَ وَمِنْهُم مَّن لَّمْ نَقْصُصْ عَلَیْكَ...»«و مسلّماً پیش از تو فرستادگانى را روانه كردیم. برخى از آنان را [ماجرایشان را] بر تو حكایت كرده‌ایم و برخى از ایشان را بر تو حكایت نكرده‌ایم...».
امام باقر (ع) فرمودند: بین حضرت آدم و نوح (ع) پیامبرانی پنهان می زیسته اند که ذکرشان در قرآن پنهان است و نامی از آنان به میان نیامده است آن سان که نام تعدادی به میان آمده است»(تفسیر برهان ج4ص104).
مهربان بازدید : 50 شنبه 20 اسفند 1390 نظرات (0)
پرسش از پیامبر در مورد نماز
سلام بر شهیده راه ولایت (2) |

فاطمه زهرا(سلام الله علیها) از پدر بزرگوارش پرسید: پدر جان ، یا رسول الله ! زنان و مردانى كه نسبت به نماز بى اعتنا هستند و نماز را سبك مى شمارند، چه عواقبى را در پیش دارند؟
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: اى فاطمه جان ! هر كسى از مردان و زنان نمازش را سبك بشمارد، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مى سازد: شش مورد در دنیا: سه مورد در وقت مرگ ، و سه مورد آنها در قبر و سه مورد در قیامت زمانى كه از قبر خارج شود.
الف ) اما آن شش بلایى كه در دنیا دامنگیرش مى شود:
1- خداوند بركت را از عمرش مى برد.
2- خداوند بركت را از رزقش مى برد.
3- خداوند عزوجل سیماى صالحین را از چهره اش محو مى كند.
4- هر عملى كه انجام مى دهد پاداش داده نمى شود.
5- دعایش به آسمان نمى رود.
6- بهره اى از صالحین براى او نیست .
ب ) اما آن سه بلایى كه هنگام مرگ گرفتارش خواهد شد:
1- ذلیل از دنیا مى رود.
2- هنگام مرگ در حال گرسنگى خواهد بود.
3- تشنه از دنیا خواهد رفت ، اگر چه آب نهرهاى دنیا را به او بدهند.
ج ) اما آن سه بلایى كه در قبر دامنگیرش مى شود:
1- خداوند ملكى در قبر براى او مى گمارد تا او را زجر دهد.
2- قبرش براى او تنگ خواهد شد.
3- گرفتار ظلمت و تاریكى قبر خواهد شد.
د) اما آن سه بلایى كه در روز قیامت گرفتارش خواهد شد:
1- خداوند ملكى را موكل مى سازد تا او را با صورت بر زمین بكشد، در حالى كه خلایق تماشا مى كنند.
2- محاسبه اعمالش به سختى انجام مى شود.
3- خدا به نظر لطف به او نمى نگرد و براى اوست عذاب همیشگى
مهربان بازدید : 47 شنبه 20 اسفند 1390 نظرات (0)

علی بن ابیطالب (ع) از پیغمبر (ص) نقل کرده که فرمود:هرگاه امت من به این گناهان آلوده شوند عذاب بر آنها نازل می شود،باید در انتظار باد سرخ و فرو رفتن در زمین باشند..هنگامی که:

-امانت مردم غنیمت به شمار آید.

-خمس و زکات را غرامت و زیان می دانند.

-مرد از زن خود اطاعت کند.(در راه خلاف و گناه و دنیا)

-به پدر و مادر جفا می کنند و با رفیق خوشرفتاری می نمایند.

-زمامداران پست ترین افراد باشند،ومردم از ترس به آنان احترام گذارند.

-زنان خواننده تهیه کنند.

-ساز بزنند.

-در مساجد سرو صدا کنند.

-لباس ابریشمین بپوشند.

-غنیمت جنگ ثروت اشخاص شود.

مهربان بازدید : 33 شنبه 20 اسفند 1390 نظرات (0)

مرحوم حاجی نوری در کتاب دارالسلام از مرحوم حاج سید محمد از علمای بزرگ اصفهان نقل نموده که ایشان فرموده بود ، پس از یکسال از مرگ پدرم شب در عالم روءیا { خواب } او را دیدم احوالش را پرسیدم گفت : تا کنون گرفتار بودم حالا راحت شدم .عرض کردم عجب !! سبب گرفتاریتان چه بود ؟ فرمود : هیجده قِران به مشهدی رضای سقا بدهی داشتم و فراموش کردم وصیت نمایم تا به او بدهند از وقتی که مُردم تا کنون گرفتار بودم ولی دیروز مشهدی رضا مرا حلال کرد ، لذا راحت شدم.

جناب سید محمد از نجف اشرف که این خواب را می بیند به برادرانش در اصفهان می نویسد که من چنین خوابی دیدم تحقیق کنید اگر پدرم به کسی بدهی دارد بپردازید.دنبال سقاباشی می روند از او قضیه را می پرسند می گوید ، آری من مبلغ هیجده قِران طلبکار بودم و پس از مرگ آن بزرگوار چون سند نداشتم پولم را مطالبه نکردم چون بی فایده بود و از من طلب سند می کردند تا یکسال گذشت در فکر رفتم که سید هر چند کوتاهی کرد و به من سند نداد و وصیت هم نکرد که قرض او را وُراث اداء نمایند ، ولی به خاطر جدش او را حلال می کنم تا گرفتار نباشد.

فرزندان آن مرحوم هیجده قِران را به او می پردازند ولی سقا نمی گیرد و می گوید چیزی را که بخشیده ام نمی توانم بگیرم.

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 بهشت جاودان ( تفسیر سوره شریفه الرحمن ) صفحه 288 { از تالیفات حضرت آیت ا... شهید سید عبدالحسین دستغیب(ره)
مهربان بازدید : 37 چهارشنبه 17 اسفند 1390 نظرات (0)
چهار شنبه ۱۷اسفند1390,    

فناوري‌نانو واژه‌اي است كلي كه به تمام فناوري‌هاي پيشرفته در عرصه كار با مقياس نانو اطلاق مي‌شود. معمولاً منظور از مقياس نانوابعادي در حدود 1nm تا 100nm مي‌باشد. (1 نانومتر يک ميليارديم متر است).

اولين جرقه فناوري نانو (البته در آن زمان هنوز به اين نام شناخته نشده بود) در سال 1959 زده شد. در اين سال ريچارد فاينمن طي يك سخنراني با عنوان «فضاي زيادي در سطوح پايين وجود دارد» ايده فناوري نانو را مطرح ساخت. وي اين نظريه را ارائه داد كه در آينده‌اي نزديك مي‌توانيم مولكول‌ها و اتم‌ها را به صورت مسقيم دستكاري كنيم.

واژه فناوري نانو اولين بار توسط نوريوتاينگوچي استاد دانشگاه علوم توكيو در سال 1974 بر زبانها جاري شد. او اين واژه را براي توصيف ساخت مواد (وسايل) دقيقي كه تلورانس ابعادي آنها در حد نانومتر مي‌باشد، به كار برد. در سال 1986 اين واژه توسط كي اريك دركسلر در کتابي تحت عنوان : «موتور آفرينش: آغاز دوران فناوري‌نانو»بازآفريني و تعريف مجدد شد. وي اين واژه را به شكل عميق‌تري در رساله دكتراي خود مورد بررسي قرار داده و بعدها آنرا در کتابي تحت عنوان «نانوسيستم‌ها ماشين‌هاي مولكولي چگونگي ساخت و محاسبات آنها» توسعه داد.

شاخه‌اي از علوم كه هدف نهايي آن كنترل بر روي تك‌تك اتم‌ها و مولكول‌ها مي‌باشد تا بتوان به كمك آن تراشه‌هاي كامپيوتري و ساير ادواتي توليد كرد كه هزاران بار كوچكتر از ادوات فعلي باشند كه فناوري امروز امكان ساخت آنها را براي ما فراهم آورده است. در فناوري فعلي توليد مدارات نيمه هادي از روش ليتوگرافي براي ايجاد طرح مدار بر روي مواد نيمه هادي استفاده مي‌شود. پيشرفت شگرفي كه در ليتوگرافي طي 2 دهه اخير رخ داده است به ما اين امكان را مي‌دهد كه با بهره‌گيري از دستگاه‌هاي جديد بتوانيم مداراتي كوچكتر از 1 ميكرون (1000 نانومتر) را توليد كنيم. البته بايد توجه داشت كه اين مدارات هنوز از ميليون‌ها اتم تشكيل شده‌اند. بيشتر دانشمندان بر اين باور هستند كه ليتوگرافي به مرزهاي محدودكننده فيزيكي خود نزديك شده است. بنابر اين براي كوچكتر كردن اندازه نيمه‌هادي‌ها مي‌بايست از فناوري‌هاي جديدي كه مي‌توانند تك‌تك اتم‌ها را سازماندهي كنند، استفاده كرد و طبعاً چنين فناوري جزء محدوده فناوري نانو محسوب مي‌شود. اگر چه تحقيق در زمينه فناوري نانو به زماني باز مي‌گردد كه ريچاردپي فاينمن طي سخنراني كلاسيك خود در سال 1959 به اين فناوري اشاره كرد اما عبارت فناوري نانو اولين بار توسط كي‌اريك دركسلر در سال 1986 در كتابي از وي با عنوان موتورهاي آفرينش بسط داده شد. در مقالات و نوشته هاي عمومي واژه فناوري نانو گاهي به هر فرآيند كوچكتر از اندازه‌هاي ميكرون اطلاق مي‌گردد كه مي‌تواند فرآيند ليتوگرافي را نيز شامل شود. به خاطر همين بسياري از دانشمندان هنگامي كه مي‌خواهند درباره فناوري نانو به معني واقعي و علمي كلمه صحبت كنند از آن به عنوان فناوري نانومولكولي ياد مي‌كنند كه به معني فناوري نانو در ابعاد مولكولي مي‌باشد.

تفاوت اصلي فناوري نانو با فناوري‌هاي ديگر در مقياس مواد و ساختارهايي است كه در اين فناوري مورد استفاده قرار مي‌گيرند. البته تنها كوچك بودن اندازه مد نظر نيست؛ بلكه زماني كه اندازه مواد دراين مقياس قرار مي‌گيرد، خصوصيات ذاتي آنها از جمله رنگ، استحكام، مقاومت خوردگي و ... تغيير مي‌يابد. در حقيقت اگر بخواهيم تفاوت اين فناوري را با فناوري‌هاي ديگر به صورت قابل ارزيابي بيان نماييم، مي‌توانيم وجود "عناصر پايه" را به عنوان يك معيار ذكر كنيم. عناصر پايه در حقيقت همان عناصر نانومقياسي هستند كه خواص آنها در حالت نانومقياس با خواص‌شان در مقياس بزرگتر فرق مي‌كند.

اولين و مهمترين عنصر پايه، نانوذره است. منظور از نانوذره، همانگونه که از نام آن مشخص است، ذراتي با ابعاد نانومتري در هر سه بعد مي‌باشد. نانوذرات مي‌توانند از مواد مختلفي تشکيل شوند، مانند نانوذرات فلزي، سراميکي

 

دومين عنصر پايه، نانوكپسول است. همان طوري كه از اسم آن مشخص است، كپسول‌هاي هستند كه قطر نانومتري دارند و مي‌توان مواد مورد نظر را درون آنها قرار داد و كپسوله كرد. سال‌هاست كه نانوكپسول‌ها در طبيعت توليد مي‌شوند؛ مولكول‌هاي موسوم به فسفوليپيدها كه يك سر آنها آبگريز و سر ديگر آنها آبدوست است، وقتي در محيط آبي قرار مي‌گيرند، خود به خود كپسول‌هايي را تشكيل مي‌دهند كه قسمت‌هاي آبگريز مولكول در درون آنها واقع مي‌شود و از تماس با آب محافظت مي‌شود. حالت برعكس نيز قابل

تصور است

 

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 44
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 24
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 24
  • بازدید ماه : 26
  • بازدید سال : 115
  • بازدید کلی : 2,902