loading...
آموزشی و جهانگردی وعلمی و...
مهربان بازدید : 32 شنبه 20 اسفند 1390 نظرات (0)

مرحوم حاجی نوری در کتاب دارالسلام از مرحوم حاج سید محمد از علمای بزرگ اصفهان نقل نموده که ایشان فرموده بود ، پس از یکسال از مرگ پدرم شب در عالم روءیا { خواب } او را دیدم احوالش را پرسیدم گفت : تا کنون گرفتار بودم حالا راحت شدم .عرض کردم عجب !! سبب گرفتاریتان چه بود ؟ فرمود : هیجده قِران به مشهدی رضای سقا بدهی داشتم و فراموش کردم وصیت نمایم تا به او بدهند از وقتی که مُردم تا کنون گرفتار بودم ولی دیروز مشهدی رضا مرا حلال کرد ، لذا راحت شدم.

جناب سید محمد از نجف اشرف که این خواب را می بیند به برادرانش در اصفهان می نویسد که من چنین خوابی دیدم تحقیق کنید اگر پدرم به کسی بدهی دارد بپردازید.دنبال سقاباشی می روند از او قضیه را می پرسند می گوید ، آری من مبلغ هیجده قِران طلبکار بودم و پس از مرگ آن بزرگوار چون سند نداشتم پولم را مطالبه نکردم چون بی فایده بود و از من طلب سند می کردند تا یکسال گذشت در فکر رفتم که سید هر چند کوتاهی کرد و به من سند نداد و وصیت هم نکرد که قرض او را وُراث اداء نمایند ، ولی به خاطر جدش او را حلال می کنم تا گرفتار نباشد.

فرزندان آن مرحوم هیجده قِران را به او می پردازند ولی سقا نمی گیرد و می گوید چیزی را که بخشیده ام نمی توانم بگیرم.

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 بهشت جاودان ( تفسیر سوره شریفه الرحمن ) صفحه 288 { از تالیفات حضرت آیت ا... شهید سید عبدالحسین دستغیب(ره)
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 44
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 12
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 14
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 14
  • بازدید ماه : 16
  • بازدید سال : 105
  • بازدید کلی : 2,892