دوباره موسم اردیبهشت است
همه جا سبز و سرخ ازباغ وکشت است
به پیش این همه زیبایی گل
نگاه خود فرو بستن چه زشت است
تو را شاید که آیینه بنامم
که صاف و سادگی ات در سرشت است
دل از بادبهاری گر نجنبد
چه فرقی درمیان او و خشت است
بماند یادگار از او غزلها
هرآنکه عشق او را سرنوشت است..