مسئله
قيامت طورى در قرآن بيان مىشود كه هيچ جاى شوخى نمىگذارد. در مورد قيامت
نبايد شوخى كرد. در نانوايى خانمى را ديدم كه دستش با سنگ داغ سوخت.
اعتراض
كرد كه چرا اين را به من دادى. من گفتم اين سوختن ها خيلى زود التيام پيدا
مىكند و بايد از آتش جهنم برحذر باشيم. گفت: اينجا من نسوزم، جهنم هر چه
مىخواهد بشود، بشود. اين حرف عين حماقت و نادانى است كه بر يك شخص، حاكم
است.
اگر بخواهيم نسل منتظر بار بياوريم، با بعضى چيزها نبايد شوخى كنيم. با نام امام زمان(عليه السلام ) نمىتوان شوخى كرد.
اگر
بخواهيم نسل منتظر تربيت كنيم، بايد با شنيدن نام ولى عصر(عليه السلام )
حالمان دگرگون و چهرهمان متغير شود. اين تغيير چهره تأثير خودش را
مىگذارد. اگر بچهاى گوشه چشم تر ما را ببيند، از هزاران آموزش مستقيم
بهتر است. آن بچه مىبيند و در اعماق وجودش اثر مىگذارد. نشان دهيم كه ما
درباره يك انسان مهم و بزرگ حرف مىزنيم كه سر سوزنى سهلانگارى در او وارد
نمىشود.
نام
امام زمان(عليه السلام ) كه مىآيد برمىخيزيم و دست روى سر مىگذاريم.
اين كارى بوده كه امام رضا(عليه السلام ) قبل از تولد امام زمان(عليه
السلام ) انجام مىداده؛ اين تكريم ها در عمل بايد نشان داده شود و
مهمترين تربيت نسل منتظر اين است كه نشان دهيم سخن از شخص بسيار مهمى است.
درباره : جامعه و مهدویت ,جوانان ,
با
توجه به نقش و جايگاه مهمى كه دعا در تفكر اسلامى دارد، اگر دعا با شرايط
لازم انجام گيرد همچون ساير علل و عوامل موثر در نظام هستى، مىتواند در
امور تكوينى تغيير ايجاد نمايد. در بخشى از روايات پيامبر اكرمصلى الله
عليه وآله و ائمه اطهارعليهم السلام توصيه شده است كه براى فرج امام
زمانعليه السلام زياد دعا كنيد و از خود حضرت بقيةالله (عجل الله تعالي
فرجه ) نقل شده است كه آن حضرت فرمودند:
«اكثروا الدعا بتعجيل الفرج فان ذلك فرجكم» براى تعجيل در فرج و ظهور، زياد دعا كنيد چرا كه اينكار موجب فرج و خوشحالى شماست.
بنابراين،
از ديگر تكاليف عاشقان امام زمان (عجل الله تعالي فرجه ) درخواست تعجيل
فرج آن حضرت است. البته، توجه به اين نكته نيز ضرورى است كه اولا، دعا
زمانى به مرحله اجابت مىرسد كه دعا كننده شرايطى را در خود ايجاد نموده
باشد كه دعاى او شرايط استجابت را داشته باشد. ثانيا، بايد توجه داشت كه
دعا هرگز جاى عمل به وظايف ديگر را نمىگيرد بلكه دعا در صورتى مفيد است كه
همراه با عمل به ساير تكاليف دينى باشد.
علاوه
بر موارد فوق، پايدارى در راه ولايت اهلبيتعليهم السلام، استقامت در
برابر مشكلات و نارسايىها، كمك و مساعدت به هم نوعان، تحصيل علم و به دست
آوردن تخصصهاى لازم، احياء شعائر اسلامى و پاسدارى از ارزشهاى اصيل و...
از جمله مسائلى هستند كه اهتمام به آنها سعادت و سلامت جامعه، به ويژه نسل
جوان را تضمين مىكند.
درباره : جامعه و مهدویت ,جوانان ,
صحبت كردن از حضرت مهدي(ع) و نشانه هاي ظهور
ايشان در واقع صحبت كردن از حوادثي است كه بناست در آينده اتفاق بيفتد و
لذا بجاست كه از خود بپرسيم: اگر در مورد احاديث نقل شده در اين زمينه
بررسي اسناد صورت گرفت و مطمئن شديم كه آنها از معصوم(ع) صادر شده است، آيا
مي توان مطمئن بود كه حتماً همة آن حوادث آن گونه كه در روايات شريف ما
آمده اند وقوع يابند؟ پاسخ به اين پرسش در كتب عقيدتي و فلسفي تحت عنوان
«بداء» داده مي شود كه طي اين بخش از مطالب به آن مي پردازيم.
«بداء»
در لغت به معناي ظهور و روشن شدن پس از مخفي بودن چيزي است و اصطلاحاً به
روشن شدن چيزي پس از مخفي بودن از مردم اطلاق مي شود؛ بدين معنا كه خداوند
متعال بنا بر مصلحتي، مسئله اي را از زبان پيامبر يا ولي اي از اولياي خويش
به گونه اي تبيين مي كند و سپس در مقام عمل و ظهور و بروز، غير آن را به
مردم نشان مي دهد. در قرآن آمده است:
خداوند هر چه را بخواهد محو يا اثبات مي كند در حالي كه ام الكتاب نزد اوست و خود مي داند عاقبت هر چيزي چيست.1
و در آيه اي ديگر: و بدالهم سيّئات ما كسبوا.2
بدي هايي را خود كسب كرده بودند و براي آنها مخفي بود برايشان نمايان شد.
يا: ثمّ بدالهم من بعد ما رأؤا الآيات.3
پس از آنكه نشانه ها را ديدند حقيقت امر بر آنها روشن شد.
اين ظهور پس از خفا، تنها براي انسان رخ مي دهد و در مورد
خداوند
متعال ابداً صدق نمي كند وگرنه لازمه اش اين است كه خداوند نسبت به آن
موضوع جهل داشته باشد كه اين امر محالي است. خداوند، چنانكه قرآن كريم مي
فرمايد به همه چيز آگاه و داناست 4 و نسبت به همه چيز در همة زمان ها و
مكان ها چه حاضر باشند و چه غايب، چه موجود باشند و چه فاني و چه در آينده
به وجود بيايند، علم حضوري دارد. قرآن كريم در اين زمينه مي فرمايد:
هيچ چيزي در آسمان و زمين از نظر خداوند متعال مخفي نمي شود.5
از همين روست كه مسئلة بداء و ظاهر كردن آن امر مخفي به خداوند نسبت داده مي شود:
و بدالهم من الله مالم يكونوا يحتسبون.6
خداوند آنچه را گمان نمي كردند، براي آنها ظاهر كرد.
براساس آية:خداوند چيزي را كه از آنِ مردمي است دگرگون نكند تا آن مردم خود دگرگون شوند.7
و
با استفاده از ديگر آيات و روايات مي توان چنين برداشت كرد كه برخي اعمال
حسنه نظير: صدقه، احسان به ديگران، صلة رحم، نيكي به پدر و مادر، استغفار و
توبه، شكر نعمت و اداي حقّ آن و... سرنوشت شخص را تغيير داده و رزق و عمر و
بركت زندگي اش را افزايش مي دهد، همان طور كه اعمال بد و ناشايست اثر عكس
آن را بر زندگي شخص مي گذارد.
پيش از شرح اين عبارت كه بداء در حقيقت
ظاهر شدن چيزي است كه از ناحية خداوند متعال براي مردم مخفي و براي خودش
مشخص بود، لازم است يادآور شويم كه خداوند متعال بنا بر آيات قرآن دو لوح
دارد:
الف) لوح محفوظ
لوحي كه آنچه در آن نوشته مي شود؛ پاك نشده و مقدّرات آن تغيير نمي يابند؛ چون مطابق با علم الهي است:
بَل هُوَ قُرآنٌ مَجيدٌ في لَوحٍ مَحفوظٍ.8
بلكه آن قرآن مجيدي است كه در لوح محفوظ ثبت گرديده است.
ب) لوح محو و اثبات
بنا
بر شرايط و سنني از سنت هاي الهي، سرنوشت شخص يا جرياني به شكلي خاص مي
شود، با از بين رفتن آن سنت ها يا مطرح شدن سنت هاي جديد سرنوشت آن شخص يا
آن جريان تحت الشعاع سنت هاي جديد قرار مي گيرد. به عنوان مثال بناست كه
شخص در سن 20 سالگي فوت كند امّا به واسطة صلة رحم يا صدقه اي كه مي دهد،
30 سال به عمرش اضافه مي شود و تا 50 سالگي زنده مي ماند يا به عكس، آن شخص
بناست 50 سال عمر كند به واسطة گناه كبيره اي خاص، 30 سال از عمرش كاسته
مي شود در همان 20 سالگي مي ميرد. كه البته خداوند متعال از اوّل مي دانست
كه بناست اوّلي 50 سال و دومي 20 سال عمر كند ولي براي روشن شدن اين سنت
هاي الهي مطلب به اين شكل از زبان پيامبران يا اولياي الهي(ع) بيان مي شود.
در قرآن كريم هم آمده است:
يمحوا الله ما يشاء و يثبت و عنده امّ الكتاب.9
يا اين آيه:
آنگاه مدتي را [براي شما عمر] مقرّر داشت و اجل حتمي نزد اوست.10
با
توجه به اين دو لوح و مطالبي كه تا به حال به آنها پرداختيم، اين پرسش به
ذهن مي رسد كه: آيا ظهور حضرت مهدي(ع) و نشانه هايي كه براي آن بيان شده
است، در لوح محفوظ اند يا محو و اثبات. به عبارت ديگر آيا ممكن است اصلاً
مسئله اي به نام ظهور ايشان تا آخر عمر بشريت و هستي اتفاق نيفتد يا ظهور
بدون تحقّق نشانه ها رخ دهد يا همة نشانه ها بايد رخ دهند؟ در پاسخ به اين
پرسش بايد نشانه هاي ظهور را به دو دسته تقسيم كنيم:
1. امور و علايم مشروط
2.
امور و علايم حتمي. آنگونه كه امام باقر(ع) امور را به موقوفه و حتميه11 و
امام صادق(ع) به حتمي12 و غير حتمي تقسيم كرده اند. مسئلة بداء هم در چهار
زمينه با موضوع ظهور حضرت مهدي(ع) ارتباط مي يابد:
1. نشانه هاي مشروط و غير حتمي ظهور
جز
نشانه هايي كه صراحتاً در احاديث به حتمي بودن آنها اشاره شده است، بقية
نشانه هاي ظهور همگي از امور موقوفه به شمار مي روند، چنانكه بزرگاني مانند
شيخ مفيد، شيخ صدوق و شيخ طوسي بدان تصريح كرده اند. بدين معنا كه به جز
نشانه هاي حتمي ظهور بقية آنها بنا بر مشيت و ارادة الهي ممكن است دچار
تغيير و تبديل، تقدّم يا تأخّر شوند. به عبارت ديگر آنها از جمله امور لوح
محو و اثبات به حساب مي آيند و ممكن است با تغيير و تبديل در شرايط آنها و
عوض شدن علل رخ دادن آنها به گونة ديگري پديد آيند يا اصلاً رخ ندهند.
البته بسياري از رويدادهايي كه در احاديث ما به آنها اشاره شده است تا كنون
اتفاق افتاده اند و دچار بداء در اصل تحقّق خويش نشده اند.
مثلاً اگر
در حديث به نزول بلايي (مشروط) اشاره شده باشد به واسطة توسل و استغفار
مؤمنان و مسلمانان ممكن است در نزول آن تأخير رخ دهد يا اصلاً چنين بلايي
به جهت عظمت عمل صالح ايشان نازل نشود يا اينكه با برخي اعمال صالح يا
ناصالح ظهور حضرت را دچار تعجيل يا تأخير كنند.
شايد بتوان علت بيان
چنين اخباري را اين دانست كه اگر مسئله به اين شكل تبيين نمي شد، مؤمنان
هم از احتمال حدوث آن حادثه باخبر نمي شدند و بدان مبتلا مي گشتند امّا پس
از صدور حديث از ناحية معصوم(ع) و آگاه شدن مؤمنان و مسلمانان از آن، با
دعا و توسل و استغفار از پديد آمدن چنان حادثة ناگواري ممانعت به عمل آورند
يا سبب حدوث اتفاقي خوشايند شوند. البته فراموش نكنيم كه عكس اين مطلب هم
كاملاً صادق است به اين معنا كه شخص معصوم(ع) با اعلام نزول بلا و علّت آن،
حجت را بر مردم تمام مي كنند كه شما با وجود آنكه مي توانستيد، آن بلا را
از خويش دفع نكرديد يا فلان خير را به سوي خويش جلب ننموديد و از همين روست
كه روايت شده است:
خداوند متعال، به چيزي مثل بداء عبادت نشده است.13
2. علايم ظهور و امور حتمي
پنج مورد از نشانه هاي ظهور در بسياري از روايات كه از حدّ تواتر گذشته است؛ از جمله نشانه هاي حتمي ظهور برشمرده شده اند:
خروج
سيّد خراساني و يماني، نداي آسماني مبني بر حقّانيت حضرت مهدي(ع)، شهادت
نفس زكيّه و فرو رفتن سپاهيان سفياني در منطقة بيداء (بيابان بين مدينه و
مكّه).14
اين نشانه هاي پنج گانه را احاديث از علايم حتمي شمرده و هيچ
گونه احتمال بدايي در مورد تحقّق آنها نداده اند وگرنه خلاف حتمي بودن آنها
مي شد. اين نشانه ها شديداً با مسئلة ظهور ارتباط داشته و همگي مقارن ظهور
رخ خواهند داد ان شاءالله. بزرگواراني چون مرحوم آيت الله خويي در پاسخ به
نويسندة كتاب سفياني و علامات ظهور15، علّامه سيّد جعفر مرتضي عاملي، در
كتاب خويش و شيخ طوسي، در غيبت خويش16 نسبت به اين موضوع تصريح و اذعان
كرده اند كه:
هر چند بنابر تغيير مصلحت ها با تغيير شروط اخباري كه به
حوادث آينده مي پردازند، ممكن است دچار تغيير و تبديل شوند؛ جز آنكه روايت
تصريح كرده باشد كه وقوع آن جريان حتمي است كه (با توجه به اعتماد ما به
معصومين(ع)) ما هم يقين به حدوث آنها در آينده پيدا مي كنيم و قاطعانه مي
گوييم در آينده چنين خواهد شد.17
اشكال اساسي كه به اين نظر گرفته مي
شود؛ متكي به حديثي است كه نعماني در كتاب خويش آورده است كه: ابوهاشم
داوود بن قاسم جعفري گفته است: نزد امام جواد(ع) بوديم و صحبت از حتمي بودن
آمدن سفياني شد، از آن حضرت پرسيدم: آيا در مورد امور حتمي هم بداء رخ مي
دهد؟ فرمودند: آري. گفتم: مي ترسم در مورد خود حضرت مهدي(ع) بداء رخ دهد.
حضرت فرمودند:
ظهور حضرت مهدي(ع) وعدة الهي است و خداوند خلف وعده نمي كند.18
علّامه مجلسي، هم در بحارالانوار پس از نقل اين حديث اين
توضيح را اضافه كرده اند كه:
شايد
محتوم، معاني مختلفي داشته باشد كه با توجه به اختلاف در تعاريف ممكن است
در مورد برخي از آنها بداء رخ بدهد. مضاف بر اينكه شايد منظور از بداء در
مورد خصوصيات آن حادثة محتوم و حتمي باشد و نه اصل تحقّق آن، كه مثلاً پيش
از زوال حكومت بني عباس سفياني جنبش هاي خويش را آغاز مي كند.19
اين
فرضيه چندان قابل قبول نيست؛ زيرا در صورت پذيرفتن آن، چه فرقي بين حتمي و
غير حتمي خواهد بود؟ مضاف بر اينكه روايت مورد بحث ما از حيث سند، ضعيف
است.20 در ضمن نمي توان از آن همه حديث و روايتي كه به شدت بر حتمي بودن
اين پنج نشانه و امتناع احتمال رخ دادن بداء در آنها تأكيد مي كنند، چشم
پوشي كرد و به احاديث انگشت شماري از اين دسته تمسك نمود؛ چون ممكن است در
شرايط خاصي (به فرض قوت و اعتبار سندي آنها) معصوم(ع) مجبور شده باشند از
روي تقيه، چنين سخني بگويند.
عبدالملك بن اعين گويد: به امام باقر(ع) در مورد حضرت مهدي(ع) گفتم: مي ترسم كه زود بيايند و سفياني نباشد. حضرت فرمودند:
والله نه. سفياني از حتمياتي است كه حتماً خواهد آمد.21
امور يا موقوفه اند يا حتميه كه سفياني از دستة حتمياتي است كه حتماً خواهد بود.22
يا امام صادق(ع) فرمودند:
از
حتمياتي كه پيش از قيام حضرت مهدي(ع) خواهند بود اينهاست: شورش سفياني،
فرو رفتن در بيداء، شهادت نفس زكيّه و منادي كه از آسمان ندا در دهد.23
حمران بن اعين از امام باقر(ع) راجع به آية:
ثمّ قضي اجلاً و اجلٌ مسمّي عنده؛24
مي پرسد. حضرت مي فرمايند:
دو اجل وجود دارد: محتوم و موقوف.
- محتوم چيست؟
- جز آن نخواهد شد.
- و موقوف؟
- مشيت الهي در رابطة آن جاري مي شود.
- اميدوارم كه سفياني جزء موقوف ها باشد.
- والله كه نه و از محتومات است. 25
3. بداء و قيام حضرت مهدي(ع)
ظهور
حضرت حجت(ع) از اموري است كه در اسلام نسبت به آنها به شدت تأكيد شده و در
حتميت آن ذره اي شك و شبهه وجود ندارد. پيش از اين گفتيم كه در آياتي نظير
آية 55 سورة نور، خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است كه فرمانرواي زمين
گردند و بر آن سيطره يابند كه چنين واقعه اي در تمام طول تاريخ تا كنون
اتفاق نيفتاده است و از آنجا كه « ان الله لا يخلف المعياد»26 و
خداوند در وعدة خويش تخلف نمي كند، در آينده اي دور يا نزديك حتماً چنين
اتفاقي خواهد افتاد. ان شاء الله.
علاوه بر اينكه در موارد بسياري رسول مكرم اسلام(ص) و معصومين(ع) شديداً تأكيد نموده اند كه:
حتي
اگر از عمر هستي بيش از يك روز باقي نمانده باشد، خداوند آن قدر اين روز
را طولاني مي كند كه حضرت مهدي(ع) ظهور كرده و جهان را مملو از قسط و عدل
گردانند.27
4. تعيين زمان ظهور حضرت مهدي(ع)
بسياري از روايات،
ما را از توقيت (مشخص كردن زمان ظهور) يا تعيين محدودة زماني براي ظهور
حضرت به شدت نهي كرده اند و شيعيان را امر كرده اند كه هر كه را چنين كرد
تكذيب كنند و دروغ گو بشمارند؛ زيرا اين مطلب در زمرة اسرار الهي است و كسي
آن را نمي داند؛ امام صادق(ع) به محمدبن مسلم فرمودند:
محمد! اگر كسي وقتي از جانب ما براي ظهور حضرت مهدي(ع) نقل كرد، از تكذيب كردن او نترس! چرا كه ما براي احدي تعيين وقت نمي كنيم.28
وقتي
فضيل از امام باقر(ع) مي پرسد كه آيا اين مسئله وقت مشخص دارد؟ حضرت سه
مرتبه مي فرمايند: «آنها كه وقت تعيين مي كنند دروغ مي گويند».29
يكي از ياران امام ششم(ع) به ايشان عرضه مي دارد: اين مسئله اي كه چشم
انتظارش هستيم كي خواهد آمد؟ حضرت مي فرمايند:
اي مهزم! آنها كه وقت
تعيين كنند دروغ مي گويند، آنها كه عجله كنند هلاك مي شوند و آنها كه تسليم
امر خداوند باشند نجات مي يابند و به سوي ما باز مي گردند.30
آنگونه كه
از احاديث برمي آيد، ظهور حضرت حجت(ص) از جمله اموري است كه خداوند متعال
آن را از مردم پنهان نموده است و هر زمان كه خداوند تبارك و تعالي اراده
كنند و شرايط و علل فراهم و مناسب باشد؛ زمين را از بركات وجودي آن امام
همام(ع) بهره مند خواهند نمود.
البته نهي از تعيين وقت، شامل نشانه
هاي حتمي ظهور نمي شود؛ چرا كه خود معصومين(ع) در اين موارد به فاصلة زماني
ميان حدوث آن نشانة حتمي و ظهور حضرت اشاره كرده اند كه مثلاً از ابتداي
شورش سفياني تا قيام حضرت بيش از 9 ماه طول نخواهد كشيد يا مثلاً 15 روز پس
از شهادت نفس زكيّه حضرت در مكه ظهور مي كنند. وليكن ديگر نشانه ها حداكثر
به اين اشاره مي كنند كه ظهور آن وجود مقدس نزديك شده است و نه بيش از
اين. چنانكه ديديم برخي از نشانه هاي ظهور قرن هاست كه اتفاق افتاده اند و
گذشته اند و هنوز ظهور رخ نداده است. كه البته به جهت ايجاد اميد در دل
شيعيان مبني بر نزديك شدن ظهور معصوم(ع) از آن به عنوان نشانة قيام حضرت
صاحب(ع) ياد كرده اند.
ضمناً اگر بنا بود زمان ظهور مشخص شود و
همگان بدانند كه ايشان بناست چه زماني قيام جهاني خويش را آغاز كنند؛
ستمگران و ظالمان تمام عِدّه و عُدّه خويش را براي آن روز مهيا و آماده مي
كردند ـ كه به خيال خام و واهي خود ـ آن نور الهي را خاموش كنند و نگذارند
عدالت را در جهان گسترش دهند و مؤمنان و مستضعفاني هم كه قرن ها با حدوث
اين حادثة عظيم و بزرگ فاصله داشتند مبتلا به يأس و كسالت و خمودي مي شدند
حال آنكه قرن هاست بسياري در انتظار آن يار غايب از نظر، ديده ها را خون
بار كرده و هر صبح و شام دست دعا به تعجيل در فرج ايشان برداشته اند و اميد
دارند كه در زمرة ياران و ياوران ايشان باشند. مشخص نبودن زمان ظهور خواب
از چشم هاي ستمگران ربوده و هر صبح و شام از اين هراسناكند كه شايد آن عزيز
مقتدر امروز ظهور كند و پايه هاي حكومت شيطاني شان را درهم شكند.
به اميد آنكه آن روز را ببينيم و از ياوران حضرتش باشيم. ان شاءالله.
حقوق امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف(2)
معرفت به مقام والای حضرت
باید قبل از قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف او را شناخت و از او پیروی کرد. امام صادق علیه السلام فرموده است: <رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خوشا به سعادت کسی که مهدی ما را قبل از قیامش بشناسد و به او اقتدا کند. دوست او را دوست بدارد و از دشمن او بیزاری بجوید و امامان قبل از او را نیز ولی و سرپرست خود بشناسد. این چنین افرادی دوستان من هستند و دوستی و مهر مرا به خود جلب کرده اند و گرامی ترین امت نزد من به شمار می آیند>.1 امامان، همه از یک نور و یک ریشه اند و همه معلمان قرآن و اسلام اند. باید به همه آن بزرگواران معتقد بود و معرفت واقعی، همین است که در برابر اوامر آن ها تسلیم باشیم، به فرمان های آن ها عمل کنیم و ایشان را الگوی خود قرار دهیم. اهمیت شناخت امام تا بدان جاست که امام صادق علیه السلام فرمود: <هر کس شبی را صبح کند، در حالی که امام زمانش را نشناسد؛ به مرگ جاهلیت می میرد>.2
پیروی
اطاعت، اساس نزدیکی و قرب است؛ چه در مورد خداوند و چه در خصوص پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام. اطاعت آگاهانه به این است که فرد در برابر اوامر و فرمان های خدا و پیشوایان دینی، تسلیم محض باشد. تا معرفت و شناخت حاصل نشود، محبت و عشقی نخواهد بود و بر اساس عشق و محبت است که اطاعت و فرمانبرداری مطرح می شود. اطاعت به همراه معرفت و محبت، انسان را در برابر ولی معصوم تسلیم می کند. امام صادق علیه السلام فرموده است: <ما، اساس هر خوبی و خیری هستیم و هر چه نیکی است، از ماست. دشمنان ما هم، ریشه و اصل هر شر و بدی هستند و هر چه پلیدی و زشتی است، از شاخه های شجره خبیثه آن هاست. دروغ گفته است کسی که می پندارد با ماست، در حالی که به گواهی اعمال زشتش به فروع غیر ما وابسته است و از پیوند خوردگان به درخت ناپاک دشمنان ما شمرده می شود>.3
زمان های خاص یاد کردن حضرت
بعضی از زمان ها، پیوستگی ویژه ای با حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد و این خود سبب می شود دوستداران حضرت، در بزرگداشت این زمان ها بکوشند و در تکریم آن کوتاهی نکنند. از جمله این ها، شب نیمه شعبان، سالروز ولادت پر سعادت آن حضرت است. این شب، شب رحمت و نزول برکات آسمانی و همچون شب های قدر، احیا داشتن آن مستحب است. شب و روز جمعه، از دیگر زمان هایی است که باید علاقه مندان به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در این زمان مبارک، یاد آن حضرت را گرامی بدارند. در این روز، زیارت آن حضرت و دعا برای تعجیل فرج او مستحب است؛ زیرا براساس برخی روایات و زیارات، امید ظهور آن حضرت در روز جمعه، بیش از دیگر روزهاست.4 چنان که از زیارت حضرت در روز جمعه برمی آید، در این روز افزون بر یاد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، باید در انتظار فرج بوده و صبح با امید ظهور ولی امر و دیدار امام سر از خواب برداشت.
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی فرمود: <هر کس
تقوای پروردگارش را پیشه کند و از آنچه به عنوان حق شرعیه ـ خمس و زکات ـ
برعهده دارد به مستحقانش بپردازد، از فتنه های باطل کننده دین و دنیا در
امان خواهد بود>
مکان های خاص یاد کردن حضرت
همان گونه که دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان های مخصوص تأکید شده، در مکان های معیّنی نیز این مسئله، مورد تأکید پیشوایان دینی قرار گرفته است. حرم مطهر امام عسکری، امام هادی و مادر حضرت ولی عصر علیهم السلام در شهر سامراء، از جمله این مکان هاست. سرداب مقدس سامراء، که غیبت کبری از آنجا آغاز شده است، نیز از دیگر مکان های مقدس و محترمی است که عاشقان امام بدان تبرک می جویند. مسجد مقدس جمکران، یکی دیگر از مکان های مقدس و منسوب به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و بسیار مورد توجه مردم مسلمان ایران و دیگر عاشقان حضرت است که در آنجا با توسل و دعا و مناجات به درگاه خداوند تمسک می جویند.
ادای حقوق مالی
از جمله حقوق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، حقوق مالی آن حضرت است که بر عهده صاحبان ثروت و مکنت قرار دارد؛ حقی که از جمله فروع دین نیز شمرده شده است. هر فرد باید برای خود حساب مالی سالیانه داشته باشد و در پایان هر سال، به حساب مالش برسد و اگر مازاد بر مخارج زندگی خود داشت، خمس یعنی یک پنجم آن را به دست نایبان عام آن حضرت رسانده یا با اجازه و اذن نواب عام به مصرف برساند. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی فرمود: <هر کس تقوای پروردگارش را پیشه کند و از آنچه به عنوان حق شرعیه ـ خمس و زکات ـ برعهده دارد به مستحقانش بپردازد، از فتنه های باطل کننده دین و دنیا در امان خواهد بود>.5 امام عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی دیگر فرموده است: <و اما اموالتان (خمس و زکات) را قبول نمی کنیم، مگر برای اینکه شما را پاک و تزکیه کنیم>.6 ژرف اندیشی در سخنان امام، فلسفه پرداخت خمس و زکات را روشن می کند.
احترام به منسوبان به حضرت
از جمله حقوق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف این است که کسانی را که منتسب به آن حضرت هستند، محترم شمرده و به خاطر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برای آن ها احترام خاصی در نظر گرفت؛ حال آن شخص، به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نسبت جسمانی داشته باشد، مانند سادات یا نسبت روحانی مانند عالمان، مجتهدان و فقیهان که نمایندگان امام هستند یا طلاب علوم دینی که سربازان آن حضرت به شمار می آیند و یا مؤمنانی که همواره یاد ایشان را در بین مردم زنده نگه می دارند. احترام به تمامی این افراد، احترام به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. همان گونه که اطاعت از امام، حقی است که مردمان هر زمان بایستی در رعایت آن بکوشند. پیروی از نایب امام نیز از جمله حقوق امام شمرده می شود که لازم است در رعایت و اجرای آن کوشش شود؛ چنان که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، خود، شیعیان را به این امر توصیه کرده اند.
طبيعت يخ و برف شبه جزيره قطب جنوب كه در زير آفتاب ضعيف قطبي درخشيده و كوههاي ناهموار در دوردستهاي آن به نمايش درميآيند، فرصتهاي تصويري خارقالعادهاي را از اين محيط سخت ارائه ميكند.
به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اما اين تصاوير خارقالعاده نه با دستان هنرمند يك عكاس ماهر، كه توسط دستگاههاي ايستگاه هواشناسي حاضر در دورافتادهترين نقاط جهان كه به ماهوارههاي مداري متصل هستند، ثبت شدهاند.
اين بدان معني است كه محققان ميتوانند از داخل ادارات خود به نظارت بر تغييرات سازههاي يخي منطقه بپردازند.
اين تصاوير توسط ايستگاههايي گرفته شده كه بخشي از سيستم «آميگوس» را تشكيل ميدهند.
هر ايستگاه علاوه بر دوربين به يك حرارتسنج و ابزاري براي اندازهگيري سرعت و جهت باد مجهز هستند.
ايستگاههاي روي يخهاي شناور نيز از فناوري ماهواره براي اندازهگيري سرعت حركت يخرودها در منطقه برخوردارند.
سيستم آميگوس بخشي از يك پروژه بزرگتر بنياد ملي علوم آمريكا براي بررسي تغييرات محيطي در فلات يخ لارسن در بخش شمال غرب درياي ودل است. اين منطقه به دليل سرعت تغييرات آن بسيار مورد توجه برفرودشناسان است.
با بررسي اين تصاوير، محققان قادر به مشاهده باقي مانده اين فلات يخي هستند كه در سال 2002 از ساحل قطب جنوب جدا و طي 35 روز از هم پاشيده شده و در مسير آب افتاد.
هنگامي كه فلاتها از هم ميپاشند، يخرودهاي تغذيه كننده آنها با سرعت بيشتري حركت ميكنند كه تاثير فاجعه بارتري داشته و باعث افزايش سطح آب دريا ميشود.
سيستمهاي آميگوس ابتدا در سال 2010 در قطب جنوب مستقر شده؛ اما هميشه با اوضاع پايداري روبهرو نبودهاند. براي مثال ايستگاه پنج آميگوس كه در يك منطقه توفاني مستقر بوده، پس از هفت ماه بدليل فرو رفتن در زير شش متر برف ديگر قادر به ارسال اطلاعات نبود.
اين تصاوير به نمايش جزئياتي پرداخته كه حركات يخي توسط آنها در سراسر جهان بررسي شده و محققان بر اساس آنها به به تحليل تاثير گرم شدن جهان ميپردازند.
هواپيماي تحقيقاتي ناسا در چهار سال گذشته بررسيهاي مشابهي در منطقه قطبي شمال انجام داده كه در آن يخرودها، يخچال ساخته و صفحات يخي را با سرعت زيادي زير آب ميكشند.
پروازهاي تحقيقاتي ناسا بخشي از يك ماموريت شش ساله موسوم به «پل يخي (IceBridge)» هستند.
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت علی (ع):
ای پسر یمانی خروج نماید قائم آل محمد از شهری که آن را قم گویند.مردم را به دعوت به حق کند وهمه خلایق به آن شهر قصد کنند واسلام تازه گردد واز آن موضع پرچم حق ظاهر شود .وپرچم وی برکوه سفید بزنند (کوه خضر نبی) به نزد دهی کهن که در جنب مسجد است وآن را جمکران خوانند.(کتاب انوار المشعشین جلد اول صفحه 454)
مراد از این کوه سفید که حضرت امیر (ع) خبر میدهد که رایت حضرت حجت (عج) را بر او زنند . همین کوهی است که مشهور است در قم به کوه خضر. زیرا که کوهی که سفید باشد ونزدیک ده جمکران باشد، به غیر آن نیست، هر چند میگویند که پشت آن کوههای دیگر که نزدیک جمکران اند یک کوه دیگر هم هست که سفید است، لکن علی الظاهر که نظر کنی کوه دیگر به این نشانی غیر از کوه خضر به نظر نیاید. وبنابر این مطلب چنین معلوم میشود که این کوه خضر یک امتیاز دارد از سایر کوههایی که در انجا هستند، زیرا در بالای آن مسجد کوچکی ساخته اند، وبقعه دیگر هم ساخته اند، وعمل قدمای اهل قم از کسف آن کند که یک نوع امتیاز وشرافتی دارد از سایر کوههای دیگر. ومطلب دیگر آنکه: از قدیم رسم بوده تا به حال، که مردم اهل قم بسیاری از آنها میروند در بالای آن کوه، و از بعضی شنیده ایم که آن را کوه خضر گویند، به سبب ان که حضرت خضر پیامبر (ع) را در بالای آن دیده اند.
کسی نذر کرده بود که ( اگر) خداوند عالم حاجتش را برآورد برای آن کوه پله بسازد، که مردم به آسانی بالا بروند،حاجتش برآورده شد سیصد پله برای آن کوه درست کرد.
کوه خضر حد فاصل قم وجمکران هست وحدود سه کلیومتر با جمکران فاصله دارد از پایین که نگاه شود چندان مرتفع نیست ولی از بالای آنبسیار مهیب ومرتفع به نظر میرسد . در بالای کوه احساس معنویت میشود وتمام شهر واطراف آن به خوبی دیده میشود. کسی که مکه را دیده وبه جبل النور رفته باشد در بالای این کوه به یاد حرا میافتند خصوصیات آن کوه قابل توصیف نیست. چله نشینی از جمله سنتهای حسنه متداول بین زهاد وعباد و عرفا بوده است که معمولا در بعضی از شهر های ایران در مکانهای خاصی انجام میگرفته وهدف از آن تهذیب نفس وخودسازی وریاضت مشروع بوده که که معمولا در برخی از شهرها انسانهای وارسته بخدا پیوسته، در راستای خودسازی وریاضت شرعی، علاوه بر رسالتها ومسئولیتهای اجتماعی مکان خلوت ومقدسی را به دور از چشم اغیار برای خود انتخاب می کرده اند.....
بنا به گفتار متعدد موثقین، مسجد کوه خضر (ع) به لحاظ سوابق تاریخی وموقعیت جغرافیایی بخصوص با عنایت چشم انداز مسجد مقدس جمکران وگنبد مقدس حضرت معصومه (ع)، مجموعا شرایطی را فراهم نموده است که این مسجد از قدیم الایام مورد نظر عباد وزهاد واوتاد، در هر زمانی بوده است، بنابه به روایاتی این محل مامن بزرگانی همچون ملا صدرا فیلسوف وحکیم متاله ومرحوم شیخ مرتضی زاهدقمی برادر حاج شیخ عباس قمی خاتم المحدثین(ره) بوده است، و در این اواخر مخصوصا مرحوم حاج شیخ جعفر مجتهدی که از علاقه مندان جدی به این مسجد بودند فراوان در انجا ماوا میگرفتند، ومیتو ان گفت ایشان آخرین چله نشین این مسجد مقدس بودند.....
از رسول خدا صل الله عليه و آله روايت شده است كه : شب و روز جمعه بيست و چهار ساعت است و در هر ساعت ، حق تعالى ششصد هزار نفر را از جهنم آزاد مى كند.
از امام صادق عليه السلام نيز وارد شده است كه :هر كس مابين زوال (ظهر) روز پنج شنبه تا زوال روز جمعه بميرد، خداوند او را از فشار قبر پناه دهد.
در روايات آمده است كه شب جمعه ، وقت استجابت دعاست . در روايتى ديگر آمده است كه چون شب جمعه مى آيد ماهيان دريا، از آب سر بيرون مى آورند و وحشيان صحرا، گردن مى كشند و حق تعالى را ندا مى كنند كه : پروردگارا ما را به گناه آدميان عذاب مكن !
از امام صادق (ع) روايت شده كه : بپرهيزيد از گناه در شب جمعه ، كه عقوبت گناهان در آن شب مضاعف است ؛ چنانچه ثواب حسنات مضاعف است و هر كه معصيت خدا را در شب جمعه ترك كند، حق تعالى گناهان گذشته او را بيامرزد و هر كه در شب جمعه ، معصيتى را علانيه (علنى) انجام دهد حق تعالى او را به گناهان جميع عمرش عذاب كند و عذاب آن آن گناه را بر او مضاعف كند.
آداب شب جمعه :
- 1. مستحب است كه در شب جمعه ذكر « سبحان اللّه و اللّه اكبر و لا اله الااللّه » را زياد بگويد .
- 2. بسيار صلوات فرستادن در اين شب از مستحبات است . روايت شده است كه صلوات فرستادن در شب جمعه ، برابر است با هزار حسنه و محو مى كند هزار گناه را و بالا مى برد هزار درجه را . امام صادق عليه السلام فرمودند: چون عصر روز پنج شنبه مى شود، ملائكه از آسمان به زير مى آيند با قلمهاى طلا و صحيفه هاى نقره و به غير از صلوات بر محمد و آل محمد صل الله عليه و آله تا غروب جمعه چيزى نمى نويسند.
- 3. مستحب است كه انسان در آخر روز پنج شنبه استغفار كند به اين نحو : « استغفر اللّه الذى لا اله الا هو الحى القيوم و اتوب اليه توبة عبد خاضع مسكين مستكين لا يستطيع لنفسه صرفاً و لا عدلاً و لا ضراً و لا حيوة و لا موتاً و لا نشوراً و صلى اللّه على محمد و عترته الطيبين الطاهرين الخيار الابرار و سلم تسليما » .
- 4. خواندن سوره هاى بنى اسرائيل ، كهف ، سه طس ، الم سجده ، يس ، ص ، احقاف ، واقعه ، حم سجده ، حم دخان ، طور، اقتربت ، جمعه در شب جمعه مستحب است . اگر فرصت ندارد ، سوره واقعه و سوره هاى قبل از آن كه ذكر شدند را بخواند. از امام صادق عليه السلام روايت شده هر كه در هر شب جمعه ، سوره بنى اسرائيل بخواند ، نمى ميرد تا به خدمت حضرت قائم عليه السلام برسد و از اصحاب آن حضرت باشد.
- 5. مستحب است كه خواندن شعر در شب جمعه ترك شود.
- 6. مستحب است كه انسان در شب جمعه ، در حق مؤ منين زياد دعا كند.
- 7. مستحب است كه دعاهاى وارده را در شب جمعه بخواند. امام صادق عليه السلام فرمود:هر كه در شب جمعه در سجده آخر نافله شام هفت مرتبه اين دعا را بخواند چون فارغ شود آمرزيده شده باشد و اگر در هر شب ، چنين كند بهتر است و دعا اين است : « اللهم انى اسئلك بوجهك الكريم و اسمك العظيم ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تغفرلى ذنبى العظيم » ؛ دعاهاى ديگرى نيز وارد شده است كه در مفاتيح الجنان و كتب دعا موجود مى باشد.
- 8. خواندن دعاى كميل در شب جمعه نيز مستحب مى باشد.
- 9. سزاوار است كه دعاى « اللهم يا شاهد كل نجوى » كه در شب عرفه خوانده مى شود، خوانده شود.
- 10. مستحب است كه انسان در شب جمعه ، ده مرتبه بگويد: « يا دائم الفضل على البرية يا باسط اليدين بالعطية يا صاحب المواهب السنية صل على محمد و آله خير الورى سجية واغفرلنا يا ذالعلى فى هذه العشية »
- 11. مستحب است كه انسان در شب جمعه ، انار تناول كند و در انار خود ديگرى را شريك نكند. همچنين سزاوار است كه دستمالى در زير آن پهن كرده تا دانه اش را ضبط كند، سپس از آن بخورد.
- 12. مستحب است كه انسان بين دو ركعت نافله صبح و فريضه صبح روز جمعه صد مرتبه بگويد« سبحان ربى العظيم و بحمده استغفر اللّه ربى و اتوب اليه »
- 13. مستحب است كه در سحر و شب جمعه اين دعا خوانده شود : « اللهم صل على محمد و آله وهب لى الغداة »
- 14. مستحب است كه چون صبح روز جمعه طالع مى شود اين دعا را بخواند : « اصبحت فى ذمة اللّه و ... »
- 15. مستحب است كه پيش از نماز صبح جمعه سه مرتبه بگويد : « استغفر اللّه الذى لا اله الا هو الحى القيوم و اتوب اليه » . در روايت است هر كس اين را بخواند ، گناهانش گر چه بيشتراز كف دريا باشد، آمرزيده مى شود.
آداب روز جمعه:
- 1) مستحب است كه انسان در نماز صبح جمعه در ركعت اول ، سوره جمعه و در ركعت دوم توحيد را بخواند.
- 2) مستحب است كه انسان بعد از نماز صبح جمعه ، پيش از آنكه سخن بگويد، اين دعا را بخواند تا كفاره گناهان او از جمعه تا جمعه ديگر باشد: « اللهم ما قلت فى جمعتى هذه من قول او حلفت فيها من حلف او نذرت فيها من نذر فمشيتك بين يدى ذلك كله فما شئت منه ان يكون كان و ما لم تشاءمنه لم يكن اللهم اغفرلى و تجاوز عنى اللهم من صليت عليه فصلواتى عليه و من لعنت فلعنتى عليه » ؛ بار خدايا هر چه گفته ام در اين جمعه از گفتارى يا هر سوگندى در آن خوردم يا هر نذرى در آن كردم ، خواست تو برابر همه آنهاست . هر كدام را كه بخواهى ، باشد، هست و هر كدام را نخواهى ، نباشد. خدايا بيامرزم و از من درگذر! خدايا هر كه را تو رحمت كنى رحمت او را بخواهم و هر كه را لعنت كنى ، لعنت او را جويم .
- 3) روايت است هر كه بعد از نماز ظهر و نماز صبح در روز جمعه و غير جمعه بگويد : « اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم » نمى ميرد تا حضرت قائم عليه السلام را دريابد و اگر صد مرتبه اين صلوات را بخواند، حق تعالى شصت حاجت او را برآورد، سى حاجت از دنيا و سى حاجت از آخرت .
- 4) مستحب است كه بعد از نماز صبح جمعه ، سوره الرحمن بخواند و بعد از « فباى آلاء ربكما تكذبان » بگويد : « لا بشيى ء من آلائك رب اكذب » ، من به هيچكدام از نعمتهاى پروردگارم تكذيب ندارم .
- 5) شيخ طوسى رحمت اللّه فرموده كه سنت است بعد از نماز صبح روز جمعه صد مرتبه توحيد و صد مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد و صد مرتبه استغفار كرده و هر يك از اين سوره ها را بخواند: نساء ، هود ، كهف ، صافات ، الرحمن .
- 6) خواندن سوره احقاف و مؤ منين در روز جمعه ، مستحب است .
- 7) خواندن سوره كافرون ده مرتبه قبل از طلوع آفتاب ، مستحب است .
- 8) غسل جمعه ، استحباب زيادى دارد. همچنين مستحب است كه در موقع غسل كردن اين دعا را بخواند : « اشهد ان لا اله الا اللّه وحده لا شريك له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله اللهم صل على محمد و آل محمد واجعلنى من التوابين واجعلنى من المتطهرين » . وقت غسل جمعه از طلوع فجر تا زوال آفتاب (ظهر) است.
- 9) شستن سر با خطمى كه امان می بخشد از پيسى و ديوانگى در روز جمعه مستحب است .
- 10)گرفتن ناخن و شارب در روز جمعه مستحب است و فضيلت زياد دارد ؛ روزى را زياد مى كند و از گناه پاك مى كند تا جمعه ديگر و امان مى بخشد از ديوانگى و خوره و پيسى . مستحب است كه انسان در حين اين عمل بگويد : « بسم اللّه و بالله و على سنة محمد و آل محمد » . در گرفتن ناخن ابتدا انگشت كوچك دست چپ را شروع كند و به انگشت كوچك دست راست ختم كند. همچنين در گرفتن ناخن هاى پاى خود چنين كند؛ پس ريزه هاى ناخن را دفن كند.
- 11)استعمال بوى خوش و پوشيدن لباس پاكيزه در روز جمعه مستحب است .
- 12)صدقه دادن در روز جمعه ، هزار برابر اوقات ديگر است .
- 13)سزاوار است كه براى اهل و عيال چيز نيكو و تازه اى از ميوه و گوشت بخرد تا با آمدن جمعه شاد شوند .
- 14)مستحب است كه انسان وقت ناشتا ، انار بخورد و هفت برگ كاسنى پيش از زوال (ظهر) نيز بخورد. از امام موسى بن جعفر عليه السلام روايت است كه هر كه يك انار در روز جمعه ناشتا بخورد تا چهل روز و اگر دو تا انار بخورد تا هشتاد روز و اگر سه انار بخورد تا صد و بيست روز دلش را نورانى گرداند و هر كه وسوسه شيطان از او دور گردد، معصيت خدا نكند و هر كه معصيت خدا نكند داخل بهشت مى شود .
- 15)خوب است كه در روز جمعه خود را از كارهاى دنيا فارغ سازد و به آموختن مسائل دين مشغول شود. نه آنكه روز جمعه را به سير و گشت و تفرج در باغ ها، مصاحبت با اراذل و بی عاران ، مسخره گى ، عيب گويى مردمان خنده هاى قهقهه و خواندن اشعار ، صرف كند.
- 16)مستحب است كه انسان در روز جمعه ، هزار مرتبه صلوات بفرستد.
- 17)زيارت حضرت رسول صل الله عليه و آله و ائمه طاهرين عليه السلام در روز جمعه ، ثواب دارد.
- 18)رفتن به زيارت قبر پدر و مادر و اموات در روز جمعه فضيلت بسيار دارد.
- 19)خواندن دعاى ندبه در صبح جمعه ، مستحب مى باشد.
- 20)مستحب است كه انسان هنگام زوال شمس ، دعايى را كه محمد بن مسلم از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده است ، بخواند كه اول آن چنين است : « لا اله الا اللّه و اللّه اكبر و سبحان اللّه و الحمد لله الذى لم يتخذ ولدا و ... » .
- 21)خواندن نماز ظهر جمعه به سوره جمعه و منافقون و نماز عصر به سوره جمعه و توحيد مستحب است .
- 22)خواندن دعاى « اللهم هذا يوم المبارك » از صحيفه كامله ، سوره قدر و دعاى عشرات در روز جمعه مستحب است .
دانشجویی سر کلاس فلسفه نشسته بود. موضوع درس در باره خدا بود. استاد پرسید:
آیا در این کلاس کسی است که صدای خدا را شنیده باشد؟؟
کسی پاسخ نداد..
استاد دوباره پرسید:
آیا در این کلاس کسی است که خدا لمس کرده باشد؟؟
دوباره کسی پاسخ نداد..
استاد برای سومین بار پرسید:
آیا در این کلاس کسی است که خدا رادیده باشد؟؟
برای سومین بار هم کسی پاسخ نداد..
استاد با قاطعیت گفت: با این وصف خدا وجود ندارد..
دانشجو بر خواست و از هم کلاسهایش پرسید:
آیا کسی است که صدای مغز استاد را شنیده باشد؟؟
همه سکوت کردند.
آیا در این کلاس کسی است که مغز استاد را لمس کرده باشد؟؟
همچنان کسی چیزی نگفت.
آیا در این کلاس کسی است که مغز استاد را دیده باشد؟؟
وقتی برای سومین بار کسی پاسخ نداد. دانشجو نتیجه گیری کرد که استادشان مغز ندارد...
استاد با خجالت از کلاس بیرون رفت!
تعداد صفحات : 5